کتاب|

عمومی|

داستان

درباره‌ی کتاب غبرستان حیوانات خانگیوقتی لویی کرید شغل جدیدی پیدا می‌کند و خانواده‌اش را به شهرستان باصفای لادلو واقع در مین می‌برد، شروع جدیدشان آن‌قدر بی‌نقص است که باورناپذیر به نظر می‌رسد؛ اما با وجود آرامش لادلو، خطری در آن مخفی شده. مثلاً کامیون‌هایی که از کنار خانۀ زیبا و قدیمی کرید می‌گذرند سرعتشان کمی بیش از اندازه زیاد است… قبرستان مخروبه‌ای در جنگل‌های آن حوالی نیز این موضوع را تأیید می‌کند، جایی که چندین نسل از بچه‌ها حیوانات خانگی عزیزشان را در آن به خاک سپرده‌اند. علاوه بر آن لویی هشدارهایی دریافت می‌کند، چه در واقعیت و چه در عمق کابوس‌هایش، که نباید پایش را از مرزهای این گورستان کوچک فراتر بگذارد و به قبرستان دیگری برسد که با وعده‌هایی فریبنده و وسوسه‌هایی سیاه، او را فرامی‌خواند. حقیقتی دهشتناک آنجا نهفته است، چیزی وحشتناک‌تر و قدرتمندتر از مرگ. لویی درخواهد یافت که شاید مرگ بهتر باشد..
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
2 سال پیش
4بهخوان
این کتاب در ژانر وحشت، کتاب قابل توجهی بود. صفحات پایانی داستان را در حالی خواندم که نفس در سینه ام حبس بود. حتی نام کتاب به شیوه ی نگارش خاصی که دارد، ترس را به مخاطب منتقل می کند. خواندن این کتاب را به مخاطب های نوجوان پیشنهاد نمی کنم.
0 سال پیش
4.5بهخوان
شک شدم، سردرگمم و احساس نفرت و خشم دارم ولی همچنان لذت داره تو کل وجودم رخنه می‌کنه... دلم میخواد برم کینگ رو بغل کنم و بگم مرد تو فوق العاده ای. جدی چطور میتونی همچین ایده نابی داشته باشی؟ چطور میتونی داستانو انقد خوب شرح بدی که من فکر کنم تو خونه لوئیس کرید پزشک تو لودلو مشغول صبحونه خوردن با خانواده اشم؟ از یه طرف هم دلم ازش پره برای توضیحات بی مورد زیاد، طوری که بعضی جاها حوصله ام سر می‌رفت. خب من کتاب ژانر وحشت زیاد نخوندم و همون چند تایی هم که خوندم خیلی برام جذاب نبود. ولی نگم از غبرستان حیوانات خانگی، هیچ وقت فکر نمی‌کردم که یه کتاب ترسناک انقدر بتونه احساساتم رو در گیر کنه. بعضی جاها به معنای واقعی کلمه عصبانی، خوشحال، نگران و وحشت زده می‌شدم. و این کتاب خیلی واضح در گوشم فریاد زد که باید یسری چیزا رو رها کرد، رها کرد و صبر کرد تا زمان اندوه از دست دادنش رو از بین ببره. همونطور که روی جلد کتاب نوشته: گاهی مرده بهتر است همان مرده بماند...
2 سال پیش
5بهخوان
محشر هيجان فوق‌العاده. پر از اتفاقات پر هيجان و پشت سر هم نميشه زمين گذاشتش اصن خانواده‌اي كه به محل جديدي براي زندگي مي‌رن و طي حادثه اي گربشون ميميره و يه جاي خاصي دفنش ميكنن صبح روز بعد گربه هه زنده داره تو خونه راه ميره... و ادامه ماجراهاي هيجان انگيز
کتاب های دیگر استیون کینگمشاهده همه