شیرین بود و گاهی رگه هایی از تلخی را میان آن همه شیرینی میچشیدم،درست مانند زندگی.
داستان حاصل خیالپردازی نویسنده است اما شاید احساسات این حوای خیالی مانند حوای واقعی باشد.
از تمام داستان آنجایی را دوست تر داشتم که آدم حوا را بهشتش خطاب کرد:
«هرجا که او بود،بهشت بود».
1 سال پیش
3بهخوان
شاید با زبان اصلی دلپذیر تر باشد
فهم طنز درون مایه نوشته های تواین نسبتاً سهل اما کار هرکسی نیست مخصوصا افراد متعصب یا حتی اعتدال گرا های فکری و مذهبی!
مترجمی که با آن ترجمه آن خواندم آقای طالشیان بود نه این مترجم عزیزی که زیر پست کتابش یادداشت نوشتم.
1 سال پیش
4بهخوان
حوا و هوس به چیدن سیبی سرخ..
نویسنده با بیانی ساده و شیرین در قالب روایات ادم و حوا کوشش کرده طبیعت رفتاری مرد و زن رو در این کتاب به تصویر بکشه
اولش بدون توجه به اسم نویسنده فکر کردم کار یه فمنیسته اما بعد یه گاز زدن از اون سیب قرمز نظرم عوض شد!