دربارهی کتاب هرسدومین رمان نسیم مرعشی تجربهای است متفاوت از رمان نخستش.اگر پاییز فصل آخر سال است روایت بلاتکلیفی و تردیدهای یک نسل آرمانخواه بود و سرگشتگیشان، هرس روایتی است برآمده از دل تاریخ جنگ طولانی ایران و عراق.داستان مردی که سالها بعد پایان جنگ پی همسر گمشدهاش میگردد و او را در مکانی عجیب پیدا میکند.زنی که در گذشتهاش پی آن بوده تا پسر بزاید و برای این کار دست به رفتاری عجیب میزند که شاید نفرین او میشود.
مرعشی با استفاده از فضاهای متعدد روایی سرنوشت این خانواده را در دورهی زمانی طولانیای روایت میکند.قصهی آدمهایی که برای گذر از خاطراتی دور یا نزدیک ناچار شدهاند به بازخوانی آنها. به همین خاطر هرس رمانی است قصه گو با چندین روایت فرعی مهم که مخاطبش را در عین تماشای شهر به دل طبیعت مرموز خوزستان هم میبرد.
پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
دقیقا یادم نیست هرس را کی خواندم. هرس کار دوم خانم نویسنده اثر که موفق هم از آب درآمده. به نظرم به کاری می گویند موفق که نویسنده با تکنیک و پیرنگ درست به هدفش برسد و خانم مرعشی این کار را انجام داده. درباره ی نوشتن و تکنیک کتاب، یادداشت های خوبی نوشته شده و من زیاده نگویم. منتهی یک چیزی را باید نسبت به کتاب بدانید تا تکلیفتان روشن شود. هرس سیاه است، به سیاهی چادر شخصیت زن داستان، نوال. غبارگرفته به اندازه ی گرد و خاکِ همیشگی خوزستان. به تعبیر من و خیلی ها کتاب ضدجنگ است. بیش از اندازه ضدجنگ. پس قرار نیست با یک اثر دفاع مقدس مواجه شوید. قرار نیست با قهرمان و پیروزی و رشادت و شهادت مواجه شوید. کتاب بخشی از جنگ را روایت می کند، نه همه ی آن را. خانم مرعشی روی بخشی دست گذاشته که مخاطب مطمئن شود جنگ هیچ زیبایی ندارد. هر چند شاید با ذائقه ی من نسازد. با ذائقه ای که با پرداخت به قهرمان های جنگ تحمیلی و سلوکی که آوینی از جنگ انتظار دارد.
اما شما کتاب را بردارید، بخوانید، همراهش شوید و از جنگ بیزار شوید.
2 سال پیش
5بهخوان
فکر نمیکردم اینقدر قوی و عمیق باشه. هم نشینی لطافت، زنانگی، مادری با جنگ، خون و مرگ. نویسنده با قدرتمندی تمام این همنشینی رو قلم زده.
زاویهای که برای نگاه کردن به جنگ انتخاب شده، نقطه قوت کار هست.
برخلاف اسم نچسب کتاب، کار خوبی از آب در آمده.
من از خواندنش لذت بردم.
2 سال پیش
5بهخوان
چون رمان پاییز فصل آخر سال است رو دوست داشتم، دومین رمان خانم مرعشی رو هم تهیه کردم، قلم ایشون واقعا جالبه. این داستان خیلی خوش خوان و جذاب بود. انقدر جزئیات درش بود که راحت میتونید تصویرسازی کنید و روند داستان رو مثل فیلم تو ذهنتون پیش ببرید! اتفاقات گذشته و حالِ داستان اکثرا در یک فصل بیان شده بود ( یعنی مثلا یه پاراگراف راجع به حال بود پاراگراف بعدی راجع به گذشته) من اینو دوست داشتم، اینکه یکم از پاراگراف رو بخونی تا کشف کنی راجع به چه زمانی داره حرف میزنه.
در کل ارزش خوندن داره. تعداد صفحاتشم کمه و اگه درگیر داستانش بشید خیلی زود تموم میشه.
1 سال پیش
2بهخوان
این همه گیرایی و کشش در این کتاب شگفت انگیز است.
تعلیق ها در اوج
فضاسازی در حد فیلم سینمایی
تکنیک های نوشتاری نشان از مهارت نویسنده
رفت و برگشت ها به گذشته و حال، بجا و بدون هیچ آزار خواننده است.
داستان مربوط به سال های بعد از جنگ است. در خرمشهرِ خونین شهر.
در یک خانواده ی پسر دوست، شرهان پسر خانواده در بمباران شهید می شود.
شهید که نه. در نظر نویسنده شهیدی وجود ندارد. همه مُرده اند. همه مردان شهر مُرده اند.
قصه به گونه ای تلخ و غم انگیز است که اگر اوج و فرود و اتفاقات معماوار نبود محال بود کتاب را ادامه بدهم.
مصیبت در کلمات و جملات کتاب عیان است.
میبینیم که مصیبت چگونه انسان را پیر می کند.
رسولِ داستان، از مصیبت رو به پیری زود رس آورده. قد خم کرده و چروکیده شده.
هَرس جزو کتاب های ضد جنگ است.
نسیم مرعشی دفاع ۸ ساله را جنگ می بیند، دفاع نمی بیند.
اشتباه نویسندگان ضدجنگ نویسِ ایرانی همینجاست.
جنگ ارزش نیست، دفاع ارزش است.
جنگ ناامیدی و افسردگی می آورد. دفاع اما با آن همه بلا و فقدانش امید آفرین است.
آدمها منفعل و مغلوب و غیر متعهد نشان داده شده اند.
هیچ نقطه روشنی در داستان نیست. امید نیست.
و این بینش سست نویسنده است که، اسم شهید، در داستان مرده هست و اسم آزاده، اسیر!