کتاب|

عمومی|

داستان|

لاتین

درباره‌ی کتاب ناپدید شدگاندر حالی‌ که‌ برخی‌ نویسندگان‌ در کار ترکیب‌ داستان‌ و سیاست‌ یا ناتوانند یا تمایلی‌ احساس‌ نمی‌کنند، آریل‌ دورفمان‌ را ازین‌ کار گریزی‌ نیست‌. او معتقد است‌ که‌ نوشتن‌ ابزاری‌ در خدمت‌ نخبگان‌ نیست‌ تا به‌ یاری‌ آن‌ خود را از واقعیت‌های‌ تاریخی‌ دور نگه‌ دارند بلکه‌ برای‌ آن‌ است‌ تا آنان‌ تعهد خویش‌ را به‌ انجام‌ رسانند. او، در عین‌ حال‌، در آثارش‌ به‌ کشف‌ رنج‌های‌ خود و نیز رنج‌های‌ مردم‌ سرزمینش‌، شیلی‌، می‌پردازد. رمان‌ ناپدیدشدگان‌ در 1981 نوشته‌ شده‌ است‌. این‌ رمان‌ داستان‌ مردم‌ روستایی‌ است‌ که‌ روزی‌ در کنار رودخانه‌ با جسدی‌ روبه‌رو می‌شوند که‌ آب‌ رودخانه‌ با خود آورده‌. جسد شناخته‌شدنی‌ نیست‌ و از این‌ رو پیرزنی‌ که‌ پدر، شوهر و دو فرزندش‌ گم‌ شده‌اند ادعا می‌کند که‌ جسد به‌ او تعلق‌ دارد. سپس‌ زنان‌ دیگری‌ نیز که‌ هر کدام‌ یک‌ یا چند تن‌ از بستگانشان‌ ناپدید شده‌اند، ادعاهای‌ مشابهی‌ ارائه‌ می‌دهند... . ناپدیدشدگان‌، که‌ اثری‌ جهانی‌ و بی‌زمان‌ است‌، نُماد هراس‌آورِ موقعیتِ سیاسیِ سراسرِ کشورهای‌ امریکای‌ لاتین‌ است‌.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
2 سال پیش
1بهخوان
کتاب و نویسنده بیشتر از اینکه سعی در روایت کردن قصه داشته باشه سعی میکنه با یه تکنیک جدید با سبک روایت جدید داستانش رو تعریف کنه که به همین دلیل ناموفق و در ارائه فرم خودش شکست میخوره‌ . کتاب اساسا تکنیکاله و وقتی فرمش در نیاد شما نمی‌تونید با اثر ارتباط بگیرید. توصیه نمیشه...
2 سال پیش
5بهخوان
تو توضیحات مفصل درباره موضوع کتاب گفتن. من ویژگی‌هاش رو میگم. کتاب چند راوی و چند زاویه دید داره ولی مخاطب اصلا گیج نمیشه. فضاسازی کتاب عالیه. با کمترین توصیف بهترین فضاسازی شکل گرفته. کتاب اطناب نداره. صحنه‌ها تکه تکه کنار هم قرار گرفتند و یک کل منسجم رو تشکیل دادند. قهرمان این داستان یک پیرزنه ولی کمترین دیالوگ رو داره. یه زن مثل یه تندیس با شکوه سنگی. داستان کتاب میتونه هرجایی و در هر زمانی رخ بده. هرجایی که ظلم هست و هرجایی که کسی منتظره. داستان پر از بلوا و آشوبه اما همه‌ی این بلوا و آشوب پشت نثر آرام کتاب و جایی در پشت صحنه در حال رخ دادنه. ترجمه کتاب هم خیلی روان و خوش‌خوان بود. کتاب در یک نشست خونده میشه.
10 ماه پیش
5بهخوان
به احترام سال ۱۴۰۱
1 سال پیش
3بهخوان
کتاب را زمانی شروع کردم که از خانه دور بودم و توشه‌ای همراه نداشتم. عکس کتاب در پوشه‌ی اسکرین‌شات‌هایم خودنمایی می‌کرد و کتاب‌فروشی‌ای در نزدیکی. داستان از یک رویداد سیاسی یاد می‌کند. چندین راوی دارد و نویسنده مدام با راوی‌ها بازی می‌کند اما این‌ بازی ماهرانه از آب درنمی‌آید، می‌خوانی و می‌خوانی و یک‌هو متوجه می‌شوی داری میان کلمات راوی بعدی راه می‌روی. طول کشید تا با سبک نویسنده ارتباط بگیرم. تا اواسط کتاب و شاید هم بعدتر.
کتاب های دیگر آریل دورفمنمشاهده همه