کتاب|

عمومی|

داستان|

انگلیس

درباره‌ی کتاب سال‌ها (گالینگور)انتشارات نگاه منتشر کرد: ویرجینیا ولف مقتدرانه داستان می‌نویسد و سبک خودش را دارد. در میان داستان‌هایش سال‌ها هم کتابی خواندنی است ، هرچند شاهکار او نیست. اما واقعاً کدام کتاب شاهکار اوست ؟ پاسخ دادن به این پرسش سخت خواهد بود. ویرجینیا ولف از کودکی گرفتار زندگی سخت ، افسردگی و البته جنون نوشتن بود. تمام زندگی‌اش در خواندن ، نوشتن ، دوستان ، تلاش برای خودکشی و مبارزه با بیماری گذشت. سر آخر هم در 59 سالگی واپسین تقلایش برای خودکشی کامیاب شد و خودش را در رودخانه غرق کرد.سال‌ها داستان یک خانواده است : پسرها، دخترها، پدر، مادر، عمو، زن‌عمو، پسرعموها، دخترعموها، مستخدم و … . ولف کتاب را به فصل‌های مختلف تقسیم کرده و در این فصل‌ها شرح زندگی چند نفر را باز می‌گوید. در واقع، داستان واکاوی و درون‌کاوی دوران سالخوردگی آدمی است و می‌کوشد به روایت و از دید ولف، بیهودگی زندگی انسان، خانواده و فامیل را روشن کند. واقعا” داستان «سال‌ها» است. کودکی همواره دریغای ولف بوده است. همین است که در کتاب‌هایش کودکان و کودکی معنای ویژه دارد : «یکی از بدترین جنبه‌های بزرگ شدن این بود که نمی‌توانستند با هم درد دل کنند. مرگ از نگاه ولف وقوع حادثه‌ای است بی‌همتا. درست مثل خود ناب زندگی : «دیلیا از خود پرسید: مرگ این است ؟ لحظه‌هایی چنین می‌ نمود که چیزی در شرف وقوع بود. آدم‌های ولف مصنوعی نیستند. معنا دارند و از گوشت و پوست و خون درست شده‌اند. خندیدن به همه چیز، به زندگی، کار درست و صادقانه?‌ آن‌هاست .ویرجینیا وولف نویسنده ای است پر رمز و راز و قلم پردازی که در داستان نویسی شیوه ای خاص دارد. او که در نقد ادبی نیز همچون داستان سرایی تبحری ویژه دارد بر این باور است که “رمان نویس” را باید از حیط? الگوهای کلیشه ای داستان نویسی رهایی بخشید، همانگونه که انسان می بایست گریبان خویش را از چنگال قراردادهای کهنه و پوسید? اجتماعی نجات دهد و از آنجا که خود در پایان دوران ملکه ویکتوریا به جهان پای نهاده بود، به این باور رسیده بود. سال ها(1937)، هشتمین رمان ویرجینیا وولف، بانوی رمان‌نویس، مقاله‌نویس، ناشر و منتقد انگلیسی است.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
2 سال پیش
3بهخوان
موقع خوندن کتاب‌های چند جلدی‌ای که سال‌های زیادی از زندگی شخصیت‌ها رو نشون می‌دن، به طور خاص کتاب‌های لوسی ماد مونتگومری، چیزی که خیلی روم تاثیر می‌ذاره اینه که چطور این آدم‌ها با گذشت سال‌ها هم همچنان خودشون می‌مونن و هم کاملاً کسای دیگه‌ای می‌شن. چطور از بچه‌های خیلی دوست‌داشتنی تبدیل می‌شن به نوجوون‌هایی که شاید اگر بچه‌هایی که قبلاً بودن رو می‌دیدن مسخره‌شون می‌کردن، و چطور بعد از یه مدت آدم بزرگ می‌شن و چیزهای جدیدی، به شکل‌های جدیدی براشون اهمیت پیدا می‌کنن. چطور نزدیک‌ترین دوست‌ها براشون تبدیل می‌شن به آشناهایی برای ردوبدل کردن هدیه‌ی کریسمس، اونم فقط از طریق پست. شخصیت‌ها در طول زندگی‌شون چیزهای ارزشمند زیادی رو از دست می‌دن، و خودشون کمتر متوجه این تراژدین و کمتر بابتش سوگواری می‌کنن. چون هیچ کس نیومده به زور چیزی رو از کسی بگیره و تمام دزدی‌های بی‌سروصدا کار سال‌هاست، که استاد این طور دزدی‌های بی‌سروصدای یواشکین. و من – خواننده‌ی کتاب – همه‌ی این سال‌ها رو در حالی درک می‌کنم که کل مجموعه رو توی مدت کوتاهی تموم کرده‌م. من توی یازده‌سالگی هم با یازده سالگیِ آنی شرلی و هم با پنجاه شصت سالگی‌ش روبه‌رو شده‌م. و این تغییر عظیم، و سرعت سرسام‌آور این تغییر عظیم (که سرسام‌آور بودنش توی این شرایط خاص بیشتر به چشم می‌آد)، آدم رو، لااقل من رو، خیلی خیلی سخت تکون می‌ده. فکر می‌کنم سال‌های ویرجینیا وولف بیشتر از هرچیزی نمایانگر همون تاثیر سال‌ها توی کتاب‌های مونتگومریه. انگار همون احساس طولانی ترسناکی رو که موقع خوندن اون کتاب‌ها داری فشرده می‌کنه، می‌ذاره توی یه قوطی کبریت و می‌ده دستت. احساسِ «ای وای، من می‌دونم این شخصیت قراره بعد از یه مدت دیگه اصلاً شبیه خودش نباشه و هم‌زمان بیشتر از اون شبیه خودش باشه که بشه دوستش نداشت، و این اتفاق ترسناکه، من هیچ‌کاری نمی‌تونم در موردش بکنم». تر تمیز و مرتب: این تاثیر سال‌هاست؛ نمی‌تونی درکش کنی، اما سعیتو بکن. هر کاری هم بکنی وقتی بیاد تار تار پشمات می‌ریزه،‌ اما براش آماده شو. و همه‌ی این‌ها رو که بذاریم کنار نثر معمول وولف این کتاب چیز عجیب غریبی می‌شه. داستان‌های ویرجینیا وولفِ عزیزم (لااقل اون چهار پنج تایی که من تا الان خونده‌م) بیشتر شبیه شعرن تا داستان، چون به جای این که وقایع رو تعریف کنه و کنارش تاثیر اون وقایع روی شخصیت‌ها، و گاهی احساسات و افکار شخصیت‌ها راجع به اتفاق‌هایی که داره می‌افته رو هم بگه، بخش اصلی داستان‌هاش احساسات و افکار شخصیته است، حالا گاهی یه اشاره‌ی کوچولویی هم می‌کنه به این که آیا این احساسات و افکار محرک بیرونی‌ای داشته‌ن یا نه. احتمالاً این کتاب لایق چهار ستاره است، نه سه تا. اما ترجمه افتضاح، افتضاح، افتضاح بود. مترجم واقعاً سخت تلاش کرده بود که لحن ادبی وولف رو به زبان فارسی منتقل کنه، و به طرز فجیعی شکست خورده بود. و اصلاً غیر از اون هم کلاً سخت بود خوندن متن از شدت قاتی پاتی بودن. احتمالاً یه روز اصل کتاب رو می‌خونم، موفق می‌شم لذتی رو که باید ازش ببرم و بعد می‌آم اون ستاره‌ی چهارم رو با یه معذرت‌خواهی به ویرجینیای قشنگ پس می‌دم. هق.
کتاب های دیگر ویرجینیا وولفمشاهده همه