خوندنِ وصفهای این مدلی شبههایکو سرگرمکنندهست. خیلیهاشو سرسری رد کردم؛ چون سطحی بود. هرچند این مدلی شعر گفتن یه جورایی فستفودییه انگار؛ ولی چن تا از شعرهاش جالب بود. اینا برام دلنشین بود و بهخاطر هماینا نظرم از یهستاره به دو، و با ارفاق به سهستاره تغییر پیدا کرد:
حتی در این بنبست، راه دیگری هست
مرداب هم باشی
در تو امید رویش نیلوفری هست
شهر را از خانههایش میشناسند
راه را از پیچوخمهایش
قلب را از موج غمهایش
عطرها شوق پریدن دارند
دهنم بستهتر از هر قفسی
نکند بو ببرد از تو کسی
و نیز اولین شعر کتاب:
هر تکه از دلم پی عشقی رفت
چشمان من که عامل این کارند
شاهان بیکفایت قاجارند
1 ماه پیش
3.5بهخوان
اولین مواجهٔ من با سهگانی بود برای همین ناخواسته با رباعی مقایسه میکرد ذهنم. تقریباً میشه گفت سطر آخر در اکثر شعرها همون خصوصیت ضربه آخر رباعی رو داشتند.
اینطور که دیدم سهگانی آزادی در انتخاب وزن و حتی جای استفاده قافیه داره و برای یکسری از قوافی سخت که جای دیگه نمیشه استفاده کرد مناسبه.
از تصاویری که کلمات داشتن لذت بردم؛ همینطور ذاتاً کم صحبت کردن، به نتیجه رسیدن توی کمترین تعداد کلمه رو میپسندم و این یکی دیگه از دلایل لذت بردن از این کتاب بود.
با این وجود اگه حق مقایسه و انتخاب داشته باشم حس میکنم کلمات در رباعی به تکامل میرسند.
پن: همیشه جسارت و رهایی اشعار خانم موسوی قهفرخی رو دوست داشتم.