دربارهی کتاب کلید برنزیجادو میتواند نجاتت دهدو میتواند جانت را بگیردجان دانش آموزان مجیستریوم باید در امان باشد. آن ها زیر نظر استادان مدرسه ی جادوگری می آموزند که چطور به دنیایی سراسر آشوب، نظم ببخشند.اکنون اما آشوب به مقابله برخاسته است. کال، تامارا و ارون که باید به فکر درس و امتحان باشند، پس از مرگ تکان دهنده ی یکی از هم کلاسی هایشان تصمیم میگیرند قاتل بی رحم را پیدا کنند... و جان شان را در این راه به خطر می اندازند.کال، تامارا و ارون به این نتیجه میرسند که خوب یا بد بودن جادو به این بستگی دارد که در دست چه کسی قرار گیرد. جادو در دستان جادوگری بد نهاد می تواند خسارت های بی شمار وارد کند مگر آن که به موقع جلوی آن گرفته شود.نویسندگان پر آوازه، هالی بلک و کاساندرا کلر، در سومین کتاب از سری مجیستریوم ما را به مدرسه ای می برند که در آن هر اتفاقی،خوب یا بد، ممکن است رخ دهد و تنها راه یافتن حقیقت این است که همه چیز به خطر بیفتد.پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
حساس ترین جلد این مجموعه به زعم من.
کالم هانتی که دیگر از آرون استوارت قد کوتاه تر نیست، جادوگر بهتری شده است و دردسر هایی که به دنبال او میآیند هم بزرگتر شده اند ...
شخصیت پردازی این کتاب قوی بود ولی فضا سازی شاید از کتاب های فانتزی دیگر ضعیف تر بود که در این جلد به مراتب کمتر به نظر رسید ...
بارها به جاسوس و شرور مخفی کتاب فکر کردم و هر بار به نتایج مختلفی میرسیدم و در نهایت شروری انتخاب شده بود که شخص درستی بود، البته از این مسئله که اتفاقات بسیار قابل پیش بینی و ساده بودند ولی به خوبی نوشته شده بودند نباید فاکتور گرفت.
در این کتاب از روی مهم ترین اتفاق به راحتی گذشتند. هیچ توضیحی، هیچ فکر و خیالی هیچ زمانی برای پخته شدن آن اتفاق در ذهنمان به ما ندادند و شوک آن اتفاق را به ما وارد نکردند که اگر کرده بودند قطعا ۵ ستاره را به آن میدادم، امیدوارم در جلد بعدی بهتر و بیشتر از این اتفاق حرف زده شود.
4 ماه پیش
3بهخوان
توی کتابهای چند جلدی کاملا عادیه وسطهاش به جذابیت اول و آخرش نباشه، تو این جلد هم بنظرم از تب و تاب افتاده بود تا حدودی؟ ولی بازم سیر داستان جذاب بود و کشش خوبی داشت.
انتظار داشتم بازم شوکه کننده پیش بره ولی خب این جلد خیلی قابل پیش بینی بود و از همون جلدهای قبلی میشد حدس زد همچین اتفاقاتی میافته.
6 ماه پیش
5بهخوان
پایان این جلد یکی از بزرگ ترین شوک های زندگیم رو به من وارد کرد🫠
1 ماه پیش
3.5بهخوان
تا نیمههای کتاب مطمئن بودم هیچ اتفاقی قرار نیست بیوفته و همهچی خیلی نرمال و با همون ریتم خودش و حتی خیلی جاها عاری از هیجان پیش میره.. اما امان از بیست صفحه آخر.
هنوزم باورم نمیشه اون همه اتفاق در عرض دو فصل رخ داد و دلم نمیخواد حتی بهش فکر کنم. واقعا اتک بدی بود.. در حدی که مطمئن نیستم با چه اشتیاقی سراغ جلد بعدی برم. بعد از قشنگی جلد دوم، خیلی روی این جلد حساب باز کرده بودم! نیاز دارم یکی بقیه ماجرا رو برام فاش کنه و بگه همهچی ختم به خیر میشه. گرچه هنوزم نمیتونم از شوک اتفاقی که افتاد بیرون بیام.