دربارهی کتاب خانه ادریسیهاانتشارات توس منتشر کرد:
بروز آشفتگی در هیچ خانهیی ناگهانی نیست؛ بین شکاف چوبها، تای ملافهها، درز دریچهها و چین پردهها غبار نرمی مینشیند، به انتظار بادی که از دری گشوده به خانه راه بیابد و اجزا پراکندگی را از کمینگاه آزاد کند.
پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
به نام او
ما را به سخت جانی خود این گمان نبود
حالا که نگاه میکنم میبینم که چقدر سخت جانم که توانسته ام دویست صفحه از خانه ادریسیها را بخوانم . دوستانی که مرا میشناسند میدانند که چقدر از نیمه کاره رها کردن کتاب بدم میاد و به ندرت پیش میاید کتابی را به انتها نرسانم ولی وقتی که از یک سوم رمان خانه ادریسیها گذشتم احساس حماقت عجیبی بابت بطالت وقتم بهم دست داد
دقیقترین توصیفی که میتوان از این مقداری که خواندم بکنم این است: پرت و پلا
خانم علیزاده!
ما را به سختخوانیتان این گمان نبود
1 سال پیش
کتاب "خانه ادریسسها" معروف ترین اثر خانم عزاله علیزاده است. روایت بلندی از مردمی در شهری فرضی به نام عشق آباد که عدهای آمده اند تا حق ستم دیدگان را از سرمایه داران و ثروتمندان بگیرند. این عده در خانه ای قدیمی با هم ساکن میشوند و این سرآغاز داستان این کتاب است
کتاب پر است از شخصیتهای متفاوت مثل: وهاب، شوکت، قباد، لقا، خانم ادریسی و ... و نقطه قوت کتاب هم پرداخت دقیق و موشکافانه این شخصیتهاست.شخقصیتهایی متفاوت که همه در کنار هم تنوعی عجیب در این خانه را رقم میزند. کتاب مملو است از بیان جزئیات مکان و اتفاقها. نثر نه چندان آسان کتاب به زیبایی و جزئیات همه فضاها را توصیف میکند.
برای فهمیدن معنی بعضی لغات گاهاً مجبور شدم در اینترنت سرچ کنم و یاد بگیرم. مخصوصا اسامی قسمتهای مختلف خانه و وسایل و ...
رمان خوش خوانی نیست و متن سنگین آن به سختی جلو میرود ولی در عین حال به زیبایی تغییرات از آرمانهای یک انقلاب تا پیاده سازی و انحراف آن را به نمایش میگذارد. شاید استفاده از شهری با اسامی خیابانها و فامیلهای روسی و افرادی با نامهای ایرانی به دلیل دور شدن این فضا از ایران و انقلاب اسلامی باشد تا مجوز چاپ را در اوایل دهه هفتاد شمسی بگیرد
9 ماه پیش
2.5بهخوان
در مجموع خوب بود ولی بخش اول رو بیشتر از بخش دوم دوست داشتم.
تو بخش دوم داستان از ریتم افتاده بود