سلیقهی مشکلپسند من که از میان شاعران جوان معاصر، به اکثرشان یک نقد سفت و سخت دارم، این شعرها و شاعرش را پسندیده
رودخوانی، شناسنامهی سیار است. بخوانیدش
2 سال پیش
4بهخوان
بسمالله
بیشتر از آنکه شاعران برایم مهم باشند، شعرها باارزشند.
سعی میکنم هیچ شاعری را مگر بزرگان ادب پارسی را در بست قبول نکنم. آن وقت اگر یک روزی یک شعر نامناسب یا بیمحتوا از آن شاعر خواندم، رنجیده نمیشوم. آدمی - که خودم هم جزو همانهایم- ممکن الخطاست.
مقدمهاش مفهوم داشت. «حق السکوت» را دوست نداشتم ونپسندیدم. به نظر ریتم شعرهایش کُند بود، حتی با اینکه کتاب، همیشه اولین انتخابم برای هدیه است، «حق السکوت»ی که سالها پیش برای هدیه دادن خریدم، هنوز گوشه کتاب خانه خاک میخورد. برای اینکه بعد از خواندنش، پشیمان شدم. :|
اما
کتاب دوم این شاعر جوان، جنسش فرق دارد... روان و آرام. ساعتی خواندم و گریستم. انگار لازمش داشتم که بخوانم.
خواندنش را توصیه میکنم.
جلدش، طراحی ساده و جذابی دارد، اما استفاده از 4 مقوا، برای جلد باعث شده عطف کتاب به سختی باز شود.
امروز عصر، به صرف چای، شیرینی و رودخوانی، دعوتتان میکنم.
2 سال پیش
3بهخوان
وقتی کتاب را شروع کردم، هیچ پیش زمینهای از شعرها و شاعرش نداشتم؛ در ابتدای کتاب احساس میکردم ظاهر زیبا و طراحی جلدش مرا مجاب به خرید کرد. نام شاعر را جستجو کردم و با دیدن اسمشان در جایگاه ترانهسرای موزیکهای محبوبم متعجب شدم، سریعا کتاب را برداشته و کنجکاوانه خواندن را ادامه دادم و دقیقا از همان موقع شعرها با شیب تندی به اوج رفتند و مرا در بهت فرو کردند، خیلی شگفتزده شدم و بسیار زیاد از این کتاب شعر زیبا لذت بردم. هر چه کتاب به انتهای خودش نزدیکتر میشد من بیشتر مجذوب آن میشدم و در نهایت هم با ناراحتی از پایان یافتن آن، کتاب تمام کردم. "رودخوانی" را در قفسه کتابهای دوستداشتنیام قرار دادم، و کتابهای دیگر دکتر محمدمهدی سیار را در بالای لیست کتابهایی که بايد بخرم یادداشت کردم.
2 سال پیش
3بهخوان
یا مثل خاک با نم پیمانه ای بساز
یا مثل تاک ، در خود میخانه ای بساز
ای دل اگر تو را ز حقیقت نصیب نیست
بی رگ نباش ، لااقل افسانه ای بساز