دربارهی کتاب انسان در جستوجوی معنای غاییانتشارات کتاب پارسه منتشر کرد:ویکتور یی. فرانکل استاد عصبشناسی و روانپزشکی در دانشگاه وین بود که طی بیست و چند سال ریاست پلیکلینیک عصبشناسی وین را برعهده داشت. “معنیدرمانی/ تحلیل وجودی” او به عنوان سومین مکتب رواندرمانی وین (پس از روانکاوی فروید و روانشناسی فردی آدلر) نام آور شد.بیشتر کتابهای او در راستای معنیدرمانی و رواندرمانگری است. او به دنبال تعریفی از انسان است که همواره در جستجوی معنای غایی زندگی و حیات است. از این رهگذر به رنج ها و کنجکاویهای بشری مینگرد و ارتباط معنا و علم و نیز روانشناسی و معنیدرمانی را میکاود.او دین را به جستجوی انسان برای معنای غایی تعبیر میکند. در مقدمه کتابش مینویسد: این آلبرت اینشتین بود که زمانی این نظر را مطرح کرد که دینی بودن، پیدا کردن پاسخی برای این پرسش است که معنی زندگی چیست؟ اگر با این عبارت موافق باشیم آن وقت چه بسا اعتقاد و ایمان را به “اعتقاد به معنای غایی” تعریف کنیم. همین که دین را به این نحو تصور کنیم، آن گاه تردیدی وجود نخواهد داشت که روانپزشکان هم حق دارند به تحقیق راجع به این پدیده بپردازند، گرچه فقط جنبه انسانی آن در دسترس تحقیقات روانشناختی قراردارد.فرانکل در این کتاب آخرین تجربهها و تحلیلهای خود را درباره جستجوی دینی و معنوی انسان در دنیای معاصر آورده است . او میگوید تحت هر شرایطی حتی در بدترین وضعیت قابل تصور و در آخرین لحظههای حیات، باید معنایی برای زندگی وجود داشته باشد. او در این کتاب، دین را در جستجوی معنای غایی تعریف میکند و این تعریف را نزدیک به تعاریف ویتگنشتاین و اینشتین میداند. ناهشیاری معنوی، تحلیل وجودی رویاها، کیفیت استعلایی وجدان، روانپزشکی و الهیات و پژوهشهای جدید در معنادرمانی از عناوین و موضوعات کتاب استپیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
این روزها که وقت برای مطالعه زیاد دارم این کتاب رو شروع کردم به خوندن.
کتاب فوق العاده زیباییه. البته برای کسایی که روحیهی لطیفی دارن اصلاً پیشنهاد نمیشه 😂.
بعد از خوندن این کتاب میتونید دقیقاً تصور کنید که اگر یه روزی هیچی برای از دست دادن نداشته باشید(به معنیه واقعیه کلمه خودتون باشید و بدنتون - نه حسی و نه چیز دیگه ای) چه اتفاقی براتون خواهد افتاد.
اگر هم این کتاب رو نخوندید و قصد خوندنش رو هم ندارید، فقط چند دقیقه به خودتون زحمت بدید و ببینید اگه واقعاً همچین سناریویی توی زندگیتون رخ بده، چه چیزی شما رو به زنده موندن و بقا تشویق میکنه.
اگر دوست داشتید توی کامنتا برام بنویسید.
2 سال پیش
5بهخوان
روایت یک روانپزشک یهودی از اسارتش در اردوگاه نازیها... دکتر ویکتور فرانکل بنیانگذار مکتب لوگوتراپی یا معنیدرمانی در روانشناسی است. طبق این مکتب، انسان وقتی میتواند رنج زندگی را تحمل کند که در رنج کشیدن معنایی بیابد. اما فرانکل از آن درمانگرهایی نیست که در اتاق گرم و نرم اش صرفا با بیماران گفت و گو کرده باشد، او در میانه جنگ جهانی به دست آلمانها اسیر شده و در اردوگاه کار اجباری به همراه اطرافیانش اوج خفت و سختی و رنج را تجربه کرده و به لب مرز میان مرگ و زندگی میرسد، و مشاهداتش از رفتار و تصمیمات و چگونگی بقای دیگر زندانیان الهامبخش تئوریاش میشود. او درمییابد که انسان نیاز دارد معنایی در دردهایش بیابد، وگرنه دوام نخواهد یافت... این کتاب، داستان غمانگیز اوست و در پایان نیز با تحلیل تجربیاتش، تئوری روانشناختی خود را تشریح میکند.
کتاب برای من فوقالعاده بود. بیش از هر چیز این پرسش را در من ایجاد کرد که چگونه ممکن است چنین انسانهای بیرحم و قاتلی وجود داشته باشد. روایت فرانکل نقطه قوت کتاب اوست، او میداند چگونه مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد و وی را با مسئله خود به خوبی روبرو کند. پس از خواندن بخش داستانی کتاب شما کاملا با وی احساس همدردی خواهید کرد. اواخر بخش داستانی، سر و کله تزهای لوگوتراپی پیدا میشود و خواننده در حیرت خواهدماند وقتی تناظر خوب تئوری با مشاهدات عینی فرانکل را میبیند. بخش آخر کتاب که صورتبندی منظم و فصل فصل لوگوتراپیست کمی نسبت به بخش داستانی خشک و نچسب است و البته این عجیب هم نیست، و موارد و تجربیاتش از بیمارانی که خارج از اردوگاه درمان کرده، جالب است.
من به شخصه روانشناس نیستم، ولی با همین شناخت کمی که از لوگوتراپی پیدا کردهام، به نظر این تئوری دور از حقیقت نیست. افرادی در زندگیام بودهاند که در همه چیز به بنبست رسیده بودند، زندگی برایشان بیهوده بود و سراسر رنج و استرس، اما وقتی معنایی در زندگی خود یافتند، وقتی توانستند هدفی برای خود پیدا کنند، مشکلاتشان از جمله مشکلات روانی و ارتباطیشان حل شد.
لوگوتراپی بر اهمیت معنا تاکید میکند، ولی به نظر من خوشبختانه معنای خاصی را برای زندگی مشخص نمیکند. خود فرانکل به نظر میرسد تحت تاثیر مذهب باشد، این را جای جای کتاب میتوان حس کرد، اما او به شما نمیگوید معنای زندگیتان متاثر از مذهب باشد یا نه. او به افراد این آزادی را میدهد که خودشان معنایی برای زندگیشان بیابند و معنای هر کس مختص خود اوست. لوگوتراپی میگوید زندگی باید جهت داشته باشد، حال این که کدام جهت را خود فرد باید پیدا کند. از طرفی معنا یک چیز دلبخواهی و کاملا انتخابی نیست، معنا تا حدی به یک سری عوامل واقعی و ثابت نیز بستگی دارد و از این منظر از اگزیستانسیالیسم فاصله میگیرد. فرد باید معنایش را "پیدا کند." در مجموع ولی به اعتقاد فرانکل لوگوتراپی بیشترین آزادی را به فرد میدهد، و درمانگر صرفا به بیمار کمک میکند معنایی برای سختیها بیابد، بر خلاف فیالمثل روانکاوی که در آن درمانگر همه کاره است و روایتش از ضمیر ناخودآگاه و راه حلش را بایستی پذیرفت. و این چیزیست که لوگوتراپی را زیبا میکند.
2 سال پیش
3بهخوان
باید کتابشو بخرم تا با دقت بیشتری بخونم
نتونستم نسخه pdf رو بخونم برای من یکم متن سخت بود و دقت بیشتری رو نسبت به رمان ها نیاز داره
2 سال پیش
4بهخوان
انسان در جستجوی معنا نوشته دکتر ویکتور فرانکل هست که برای اولین بار که خوندمش در من انگیزه زندگی ایجاد کرد،چرا که فهمیدم زندگی انسانهای زیادی در رنج گذشته،و اگر رنجی در زندگی ما هست تنها نیستیم…بلکه به قول کتاب: «اگر زندگی کردن رنج بردن است،پس برای زنده ماندن باید ناگزیر معنایی در رنج بردن یافت»…من بر اساس آیه «لقد خلقنا الانسان فی کَبَد» قرآن هم این موضوع رو دریافت کردم که «کبد» رو به دو معنا داریم «رنج» و «راست قامتی».برداشت آزاد من از این آیه هم مثل دکتر فرانکل از رنجهاست…«اینکه رنج ها هستن،و خدا مارو راست قامت آفریده و تحملشو بهمون داده؛فقط کافیه معنایی براشون پیدا کنیم یا حتی معنا رو خلق کنیم»…این تنها راه نجات ما و حتی تنها راه رشد ماست😊این کتاب خیلی کمک کننده ست اما برای خوندنش و به نتیجه رسیدن صبوری کنید.🌷