دربارهی کتاب جاده ازدخترک از حصار بالا رفت و وارد چمنزار شد. مرد پشمالو او را دنبال کرد، او به آرامی راه می رفت و تلوتلوخوران از روی تپه های کوچک می گذشت. گویی که انگار ذهنش مشغول چیز دیگری بود و به تپه ها توجه نمی کرد.پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه