کتاب|

عمومی|

جستار

درباره‌ی کتاب لنگرگاهی در شن روانلنگرگاهی در شن روان شرح تجربه‌ی سوگ و مواجهه با فقدان است از زبان شش نویسنده در سه قالب متفاوتِ جستار، نامه‌نگاری و خاطره‌پردازی‌. نویسندگان این کتاب از تجربه‌ی سوگ و تأمل در مرگ حرف می‌زنند و از احساسات و احوالی که از پی آن می‌آیند و از زندگی که صورت تازه‌ای می‌یابد. در دوره‌ای که پاندمی‌ فرصت مناسک جمعی سوگواری را از بسیاری از ما گرفته و ناگزیریِ رویارویی روزمره با مرگْ دلداری‌های کلیشه‌ای و سطحی را از معنا تهی کرده است، شاید بیش از هر وقت دیگری به تسلابخشیِ ادبیات و به روایت صریح و عریان دیگران از تجربه‌شان در روزهای سوگواری نیاز داریم. لنگرگاهی در شن روان کشف پیوندی شگفت‌انگیز و انسانی است میان درد «من» و درد آدم‌های دیگر در زمان‌ها و مکان‌های دیگر.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
2 سال پیش
2بهخوان
این کتاب شامل شش متن مستقل (جستار و گزیده نامه‌ها) درباره مواجهه با مرگ عزیزان است که خانم الهام شوشتری‌زاده از منابع مختلف گردآوری و ترجمه کرده است. بر اساس محتوای پیش‌گفتار و یادداشت مترجم، این متون با هدف آشنا ساختن مخاطب -خصوصاً داغدیدگان- با تجربیات مشترک حوزه سوگ تدوین شده است. شاید خواننده با خواندن تجربیات تلخ دیگران تاحدی با نویسنده همذات‌پنداری کند و از این طریق تاحدودی رنج سوگ را در وجود خود تسکین دهد. تلخی برخی بخشهای کتاب، شاید داغ فقدان عزیزان را در برخی خوانندگان تازه کند. خواندن کتاب برای روان‌شناسان/روان‌پزشکان احتمالاً سودمند خواهد بود. پ.ن: حتی اگر داغدیده باشید و داغ شما با خواندن این کتاب تسکین یافته باشد، پیشنهاد دادن آن به افراد داغدیده، بدون مشاوره با متخصص، معقول به نظر نمی‌رسد. توجه کنید که افراد از نظر تاب‌آوری در برابر سوگ شرایط متفاوتی دارند. این مرور نظر «شخصی» مرورنویس است.
2 سال پیش
2بهخوان
کتاب تجربه‌هایی است از کسانی که مرگ عزیزشان را درک کرده‌اند. البته که ضروری است وقتی کتاب را می‌خوانید، با آن همراه شوید؛ بنابراین اگر شکر خدا تجربهٔ مرگ عزیزان ندارید، این کتاب به دردتان نمی‌خورد و روایت‌ها آنقدر قوی نیست که برای یک فرد دور از موضوع کشش داشته باشد. از طرفی حتی اگر، مثل من، چنین تجربه‌ای داشته باشید باز هم کشش زیادی ندارد. در تمام کتاب حدود ده جمله بود که از درون من را قلقلک داد و چندبار خواندم یا با دوتایشان گریه کردم. بقیهٔ کتاب عجین با فرهنگ ما نیست. فقط ممکن است کمک کند بفهمید تنها آدم‌های داغ‌کشیدهٔ دنیا نیستید. (که این هم کمک قابل تقدیری است.) البته کسی نوشته بود افراد داغ دیده هم بهتر است با مشورت متخصصان سراغ این کتاب بروند، با این نظر هم موافقم. رجوع به این کتاب سودی ندارد، شاید مضر باشد...
1 سال پیش
3بهخوان
قصه ی بیوه زن عالی بود.
7 ماه پیش
5بهخوان
کتاب را به بهانه‌ی یکی از نزدیکانم که درگیر سوگ بسیار عمیقی شده بود برای خودم گرفتم تا لا به لای جستارهای این نویسنده‌ها بفهمم چطور باید درباره سوگ نوشت؟ به نظرم این کتاب به جز کارکرد آموزشی که می‌تواند داشته باشد و بتوانی تحلیل کنی که هر نویسنده چطور به این مسئله ورود کرده و چه از زاویه دیدی نوشته بدون اینکه مرثیه بخواند، کتابی است که خواندنش لذت‌بخش است. لذت‌بخش نه از آن جهت که سوگ احساسی خوشایند باشد که نیست؛ از آن جهت که جهان آدم با کسان دیگر پیوند می‌خورد و وارد تجربه‌ی زیسته‌ی سختشان می‌شود. برای من این احساس هم‌بستگی با جهان لذت‌بخش است. به طرز عجیبی جستار جون دیدیون را درباره مرگ همسرش، چند روز بعد از خواندن خبر مرگ خودش خواندم و فکر کردم او چه احساسی داشت اگر می‌فهمید کسی این کلماتش را وقتی می‌خواند که عاقبت همه چیز به آن نقطه‌ی همگرایی رسیده که در این جستار ازش می‌گوید: نقطه‌ی مرگ خودش و جان.
کتاب های دیگر جمعی از نویسندگانمشاهده همه