دربارهی کتاب نگی نگران: برای پیش دبستانی ها و سال های اول و دوم
نگی همیشه نگران بود. وقتی می خواست به پیاده روی برود، نگران بود که باران ببارد. مادر می گفت: امروز هوا آفتابی است! آن وقت نگی نگران می شد که آفتاب پوست صورتش را بسوزاند. بعد هم کرم ضد آفتاب را روی صورتش خالی می کرد.
.پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه