کتاب|

عمومی|

داستان

درباره‌ی کتاب همزادآثار داستایوسکی، داستان مردمی ست روان پریش و عصیان زده که همچون شخصیت خود نویسنده از تضاد و درگیری با محیط اجتماعی رنج می برند و آن را در قالب تزویر، بزهکاری و در نهایت خشونت از خود بروز می دهند. «همزاد» به عنوان دومین رمان کوتاه داستایوسکی نیز از این قاعده پیروی می کند. گولیاد کین کارمندی ست متوسط که تحت تأثیر عوامل محیطی و تعارضات کاری، دچار سوءظن شدیدی نسبت به اطرافیان خود می شود. بیماری روحی او تا آنجا پیش می رود که تصویری از شخصیت خودش را به عنوان همزاد در ذهن خود به وجود می آورد، موجودی که نقطه مقابل گولیاد کین است. قهرمان داستان اخلاق گراست ولی همزاد او مزور، حیله گر و برای پیشبرد موقعیت و مقام خود قائل به هیچ گونه پرنسیب اخلاقی نیست و با سرعت هم ترقی می کند. «همزاد» داستانی ست روان شناسانه از دورانی که داستایوسکی در آن می زیسته و به طرز شگفت آوری نقد جامه ای ست که در آن تملق و شرارت، تنها مسیر برای رسیدن به موفقیت قلمداد می شود.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
2 سال پیش
2بهخوان
📔درباره همزاد داستایفسکی رمان کوتاه همزاد دومین اثر داستایفسکی، که بلافاصله پس از بیچارگان منتشر شد، نمونه‌ای کامل (اگرچه نه چندان موفق)‌ از توجه رمان مدرن است به شخصیت و درونیات او به جای ماجراهای بیرونی و جذابیت‌های داستانی. اثری که اگرچه پیش‌نمونه‌ی بسیاری از ویژگی‌های آثار بعدی و قابل توجه داستایفسکی را (همچون درون‌نگری‌های طولانی و عمیق، نگاه روانشناسانه به شخصیت، همراه شدن با شخصیت بر سر بزنگاه‌های داستانی) در خود دارد اما البته از اطناب رنج می‌برد. اگرچه حجم رمان نسبت به آثار زمانه‌ی خود و نسبت به اغلب آثار داستایفسکی کوتاه است اما حجم متن/روایت نسبت به وقایع بسیار بالاست و سرشار است از تکرار مدام (چه در سطح زبان و چه ساختار) که تعمدا اثر را به ابهام بیشتر سوق می‌دهد. در همزاد با شخصیتی به نام گالیادکین (کارمندی اداری در پترزبورگ سده نوزدهم)‌ همراه می‌شویم و با خودخوری‌ها و خود‌درگیری‌های مدامش (Overthinking) که با جملاتی مبهم و نصفه و نیمه، تمام ذهن او (و متن کتاب) را اشغال کرده‌اند و لحظه به لحظه مبهم‌تر، بی‌دلیل‌تر، بی‌معناتر و پارانوییدتر می‌شود اگرچه بهانه‌هایی از جنس عشق، تعهد کاری، نگرانی در بد فهمیده شدن، تلاش برای ارائه تصویر مناسب از خود و … نیز برایش دست و پا شده باشد. شخصیتی که حتی خودش هم معنا و دلیل رفتارها و گفته‌هایش را نمی‌داند و به محض آن که حرفی می‌زند یا کاری می‌کند پشیمان می‌شود و روزبه‌روز در درگیری‌های ذهنی و توهماتش اسیرتر و غرق‌تر می‌شود. گو آنکه جملات بریده بریده‌اش هم تصویر مردی را به ذهن می‌آورد که غرق شده و گاه به سطح آب می‌آید. نابوکوف (که داستایفسکی را دوست نداشت)‌ همزاد را بهترین اثر داستایفسکی می‌داند که خود «تقلیدی بدیهی و بی‌شرمانه از دماغ گوگول» است. همزاد روند نابودی و غرق شدن مردی در منجلاب بوروکراسی را به تصویر می‌کشد که البته مضمون بسیاری از آثار مهم آغازین ادبیات مدرن (همچون بارتلبی محرر) است. اثری که صدالبته اگر کافکای آن زمان سیزده ساله آن را می‌نوشت قطعا شاهکاری دیگر به دنیای ادبیات افزوده می‌شد، با جذابیت داستانی و فضایی زنده از هراس و وهم و وحشت که خواننده را در کابوس گالیادکین همراه می‌کرد. اما همزاد در بهترین حالت (اگر خواننده کتاب را در میانه یا همان اوایل کنار نگذاشته باشد) پوزخندی دلسوزانه را بر لب خواننده می‌نشاند که «چنین… و چنان…»
1 سال پیش
2بهخوان
واقعا مردم روسیه در اون زمان اینقدر اسم خودشون و مخاطبشون رو در گفت گو ها به کار می بردن؟ اگر اینطوره خیلی رو اعصاب و کسل کننده بوده حرف زدنشون!
5 ماه پیش
3.5بهخوان
به نام او خب همزاد هم بالاخره تموم شد همینجور که از اسم کتاب معلوم هست تا حد زیادی با خواندن اسم کتاب آدم متوجه میشه که با چه موضوعی میخواد روبه رو بشه. در کل کتاب، زیبا از نظر شخصیت پردازی بود و جزئیات بشدت زیاد بود مخصوصا در اوایل کتاب که خواننده واقعا خسته میشه از این همه توصیف های بیجا، اما رفته رفته بهتره میشه و روند داستان به خوبی پیش می ره، امیدوارم تهیه کنید و از خواندن کتاب لذت ببرید.
2 سال پیش
3بهخوان

با نمایش این دیدگاه داستان کتاب فاش می‌شود.

اولین کتابم از داستایوفسکی... بخش روانکاوانه اش رو خیلی دوست داشتم آدم رو به فکر میبره و دست روی موضوعات مهمی میذاره ولی کلا داستانهایی که قهرمان داستان به انحطاط و زوال میره بدجوری منو مضطرب میکنه واسه همین من بهش 3 ستاره می دم
کتاب های دیگر فیودور داستایفسکیمشاهده همه