کتاب|

عمومی|

داستان

درباره‌ی کتاب کتابهای 5 میلیمتری (مردی که به شیکاگو رفت)نشر افق منتشر کرد: برای باز كردن گره كور این احساسات سركوب شده، كشتی خالی شخصیتم را با خیال و آرزو پر می‌كردم تا در دریای بی‌معنایی واژگون نشود. مثل همه آمریكایی‌ها آرزویم پول درآوردن و كسب و كار بود. این‌ها و آرزوهایی دور و دراز...
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
1 سال پیش
3بهخوان
منتظر خواندن یک داستان بلند بودم ، به همین خاطر بعد از خواندنش احساس خسران کردم. اما کمی که فکر کردم دیدم بد چیزی نبود ، فقط داستان نبود. نمی دانم از کجا این تصور در ذهنم شکل گرفته بود . فکر کنم در مقدمه اش آمده بود. به هر حال اسم داستان گذاشتن روی خیلی از آثار ظلم به مخاطب و شاید حتی نویسندست. (گاهی ناشرها همچین اسم هایی می گذارند) در واقع تأملات یک نویسنده سیاهپوست در قلب تبعیض نژادی بود که شکل روایت گرفته بود . کندوکاوی در هویت پیچیده سیاهپوست های آمریکایی. یک چیزی مثل "خروج اضطراری" از "اینیاتسیو سیلونه " که درباره تجربیاتش از حضور در حزب های کارگری ست و آن هم روایت گونه است. اگر با دید داستان بخوانید شعارزده حساب می شود اما به دید نظرات شخصی نویسنده اطلاعات خوبی دستگیرتان می شود. حتما با دید ناداستان ، بار دیگر می خوانمش .
کتاب های دیگر ریچارد رایتمشاهده همه