کتاب|

عمومی|

ادبیات|

شعر

درباره‌ی کتاب دمی با دمانتشارات گویا منتشر کرد:بیا؛ بنشین که بینم من دوباره روی ماهت را؛ مگیر، ای ماه رخشان رخ! دمی از من نگاهت را. دل ما را که در آن دام چین در چین درافتاده ست، نکو می دارو مشکن، ای شگفتی آفرین مه! پایگاهت را. پریشان گر نخواهی کرد نوشین خواب دلها را، میفشان خرمن زلف شب انگیز سیاهت را. بگفتم: راز دل گویم مگر با آن زنخدانت؛ به تاراتار تاری ها، نیابم راه چاهت را
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
کتاب های دیگر میر جلال الدین کزازیمشاهده همه