کتاب|

عمومی

درباره‌ی کتاب شش کلاغ «چی باعث می شه فکر کنی از پس این کار برمیایم؟ تیم های دیگه ای هم اون بیرون هستن، سربازها و جاسوس های آموزش دیده، کسایی که چندین سال تجربه دارن.» «این کار سربازها و جاسوس های آموزش دیده نیست. کار لات ها و دزدهاست...» کز برکر، رییس یکی از باندهای خلافکار بارل پیشنهادی دریافت می کند که رد کردن آن برایش دشوار است: پیشنهاد انجام یک کار غیر ممکن و نفوذ به دژی مستحکم که برای بیرون نگه داشتن افرادی مثل او ساخته شده است: دزدها و قاتل ها. کز می داند به تنهایی از پس این کار برنمی آید و به همین دلیل تیمی از بااستعدادترین افرادش را دور هم جمع می کند: یک تک تیرانداز حاذق، یک متخصص عملیات های انفجاری، یک گریشای هارتر ندر، یک دزد بی همتا ملقب به شبح، و یک زندانی فراری. ولی آیا این شش نفر موفق می شوند از این ماموریت جان سالم به در ببرند؟
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
خشت نو
خشت نو
180,000تومان
دیدگاه کاربران
7 ماه پیش
3بهخوان
کتاب عحیبی بود...نمیتونم ازش عیب خاصی در بیارم؛روند داستان مناسب بود،شخصیت ها خوب بودن،خود داستان هم واقعا هیجان انگیز بود. ولی از کتاب به حدی که فکر می کردم لذت نبردم. انگار یه چیزی اش کم بود. تا حالا همچین حسی نداشتم و خیلی واسم عجیب میاد🥲😂
11 ماه پیش
5بهخوان
من تو نوجوونی این کتاب رو خوندم و از نظرم جذاب ترین کتاب فانتزی ممکن بود. دنبالشم که دوباره بخونمش ببینم هنوز نظرم همونه یا نه :)
9 ماه پیش
5بهخوان
کتاب قشنگممممم😭✨✨ این کتاب به جرعت میتونم بگم یکی‌از خفن ترین و بهترین شخصیت هارو داره>>> کز و خفن بازیا‌ش ،اینژ و مرموز بازیا‌ش،نینا و شکمویی‌هاش،ماتیا‌س و نگرانی هاش ،ویلن و ساده بودنش،جسیپر و شوخی هاش همه‌شوننننن به یاد موندی ترینن>>
10 ماه پیش
4بهخوان
خداااای من!!!!! وقتشه کنترلمو دست بگیرم!(نفس عمیق.) خب اول از همه میخوام کتاب رو به دو نیمه اول و دوم تقسیم کنم: نیمه اول برای من یکمی حوصله سربر میشد و اینطوری بودم که: "خب چرا نمیری سر اصل مطلب؟" یا "چرا انقدر میپیچونی؟" که این حس رو تو جلد اول گریشا هم داشتم و مثل اینکه باید این عادت بیش از حد کش دادن خانم باردوگو رو تا زمانی که داستان جا میوفته تحمل کنی! و اما نیمه دوم: داستان کاملا رو غلتک میره و برعکس نیمه دوم روند داستان خیلی خوبه و دلت نمیخواد کتابو بذاری زمین(امان از مدرسه که مجبورم میکرد.)! و البته که پارت دوم زورش به پارت اول میچربه! شخصیت های کتاب یکی از یکی دیگه جذاب تر بودن ولی امان از نینااااا! پایان کتاب مثل بقیه ی کتابای باردوگو یکی از بهترین پایان هارو داشت و قابلیت اینو داره بشینم بارها بخونم! در پایان کز ، اینژ ، جسپر ، نینا ، ماتیاس و ویلن بهترین گروه شش نفره ای بود که من میتونستم باهاشون همراه شم ؛ حالا همراه چی شم؟ همراه یک سرقت غیرممکن! پ.ن۱: فکر کنم عاشق کز شدم! پ.ن۲ : چجوری نینا هم تنهایی انقدر خوبه هم با بقیه؟! پ.ن۳ : ترجمه کتاب به معنای واقعی کلمه مثل هلو بود! پ.ن۴ : نمیتونم برای جلد بعد صبر کنم!
کتاب های دیگر لی باردوگومشاهده همه