کتاب|

عمومی

درباره‌ی کتاب فروزندر سرزمینی به نام «آرندل»، دو شاهزاده همراه پدر و مادرشان در قصر باشکوهی زندگی می کردند. «السا»، خواهر بزرگ تر از قدرت یخی برخوردار بود و تنها خواهرش «آنا» از این راز خبر داشت. او هر وقت به جایی اشاره می کرد آنجا فورا یخ می زد. السا یک آدم برفی برای آنا ساخته بود که نامش «الاف» بود. یک روز آنا از السا خواست تا با هم بازی کنند، السا با اشاره دستش تپه های برفی می ساخت و آنا با خوشحالی روی آن ها می پرید . آن دو در حال بازی بودند که ناگهان به صورت اتفاقی یخ های السا به سر آنا برخورد می کند و بیهوش می شود و... .
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه