کتاب|

عمومی|

هنر|

هنرهای تجسمی

درباره‌ی کتاب شازده کوچولو (نمایش نامه)روباه: من می خواهم به رسم هدیه رازی را بر تو فاش کنم. بدان که جز با چشم دل نمی توان خوب دید. آنچه اصل است از دیده پنهان است. (شازده کوچولو برای آنکه یادش نرود تکرار می کند.) شازده: آنچه اصل است از دیده پنهان است. روباه: آنچه به گل تو چنان ارزش داده است عمری است که تو به پای آن صرف کرده ای. (شازده تکرار می کند.) شازده: عمری است که من به پای گل خود صرف کرده ام. روباه: تو هرچه را اهلی کنی همیشه مسئول آن خواهی بود. تو مسئول گل سرخ خود هستی... (شازده تکرار می کند.) شازده: من مسئول گل خود هستم...
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
کتاب های دیگر آنتوان دو سنت اگزوپریمشاهده همه