کتاب|

عمومی|

داستان|

آمریکا

درباره‌ی کتاب برباد رفته (2 جلدی)انتشارات نگاه منتشر کرد:بربادرفته به قلم مارگارت میچل (1900-1949) نخستین بار در سال 1936 به چاپ رسید. در همان سال برنده جایزه کتاب ملی و در سال 1937 برنده جایزه ادبی پولیتزرشد. وقایع این رمان در آمریکا و در نیمه دوم قرن نوزدهم رخ می‌دهد. اسکارلت اهارا دختری جوان، مغرور و مزرعه داری ثروتمند اهل جنوب است که خیالات عاشقانه در سر دارد. او پس از مرگ همسر اولش، چارلز، به آتلانتا می‌رود تا در کنار خواهر او، ملانی، زندگی کند. پس از جنگ و زیر و رو شدن زندگی مردم جنوب آمریکا، اسکارلت تجارت را آغاز می‌کند و می‌کوشد تا خود را از فقر و فلاکت نجات دهد. در نهایت پس از سال‌ها خیالبافی‌های عاشقانه،اسکارلت عشق حقیقی را درکنار خود می‌یابد.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
1 سال پیش
5بهخوان
معمولاً قبل اینکه کتابی رو بخونم نظرات بقیه رو نمی‌خونم اما خیلی اتفاقی نظر بقیه دوستان رو از بربادرفته قبل خوندن کتاب دیدم و انقدر نظرات منفی بود که یه کم دلسرد شدم از خوندنش اما به شخصه خیلی ازش لذت بردم. البته که داستان به مرور هر چی جلوتر می‌ره بیشتر جا میفته و اتفاقاتش جذاب‌تر می‌شه اما در کل اگه علاقه‌ای به تاریخ جهان و مخصوصاً آمریکا داشته باشید، این کتاب برای دوره‌ی جنگ داخلی آمریکا خیلی هم می‌تونه جذاب باشه. چیز جالبی که من رو جذب می‌کرد این بود که اولین باری بود که یه کتاب از دیدگاه یک جریان مغلوب می‌خوندم... جنوبی‌ها جنگ رو باخته و برده‌ها رو از دست داده بودند و حالا برخلاف چیزی که همیشه تو فیلم‌های آمریکایی می‌بینیم، روی بد جنگ و ظلم‌های شمالی‌ها رو هم می‌بینیم. هر چند به نظرم مارگارت میچل به خصوص درباره‌ی رفتارهایی که با برده‌های سیاه‌پوست می‌شده خیلی لاپوشونی کرده اما بعد خوندن این کتاب به خودم گفتم شاید اون دوران برده‌داری اونقدر که فکر می‌کنیم پر از نفرت نبوده. جالبه که تو خود کتاب نشون داده می‌شه که شمالی‌ها (که برده‌ها رو آزاد کردند) رفتاری تحقیر‌آمیزتر و نژادپرستانه‌تر از جنوبی‌ها به سیاهپوستان دارند.
0 سال پیش
4بهخوان
این دختره‌ی سبکسر مغرور و بی‌عقل: اسکارلت اوهارای تارا! برباد رفته داستان ۱۶ سالگی تا ۲۸ سالگی این دختره. و فکر اینکه به اندازه‌ی ۱۲ سال باهاش حرص خوردم اعصابم رو متشنج می‌کنه. اسکارلت در دوران صلح عاشق اشلی ویلکز میشه و همون صفحات ابتدایی کتاب متوجه میشه که قراره اشلی با ملانی هامیلتون دختر خاله‌ش ازدواج کنه.  اسکارلت جنگجو، وارد تقلا و تلاش میشه تا شکست نخوره. از طرفی جنگ شمال و جنوب آمریکا شروع میشه و دختر نازپرورده‌ی الن و جرالد با سختی های دومینوواری روبه‌رو میشه و باید پوست بندازه.  شاید مثبت‌ترین ویژگی‌ش همین جنگجو بودنش باشه که تا صفحات آخر کتاب هم ادامه داره. و امیدوارم می‌کنه بتونم فکر کنم که تو صفحات نانوشته‌ی بعدی ورق رو برگردونه و دیگه برباد رفته نباشه. هرچند گوشه‌ی ذهنم یکی میگه امیدت سرابه. البته کنار این جنگجو بودن حماقت های زیادی انجام میده که شاید بزرگ‌ترینش ندیدن آدم‌های خوب و حامی اطرافش باشه. با همه‌ی اینا کی می‌تونه ادعا کنه تو زندگی‌ش از این حماقت‌ها نداشته؟! این یعنی قطعا باهاش همذات پنداری می‌کنین. هرچند اصلا دلتون نمی‌خواد شبیه‌ش باشین. کتاب رو توصیه می کنم؟! البته!  از صفحات زیادش نترسید، کلماتش غرق‌تون می‌کنه، باهاش حرص می‌خورین، فحش می‌دین، احساساتی می‌شین و اشک می‌ریزین.  اینو منی میگم که با کمتر کتابی همچین رابطه‌ای می‌گیرم.
8 ماه پیش
5بهخوان
هم کتابش عالی است هم فیلمش!
1 سال پیش
4بهخوان
یک قاعده‌ی کلی هست که میگه هر کتابی از فیلمش بهتره ولی بر باد رفته یک استثناست (چقدر نوشتن این واژه سخته😶 چرا از زبان فارسی حذفش نمی‌کنیم؟!). فیلم و کتاب بر باد رفته کامل مکمل همدیگه هستند. اگر سنتون بالای چهارده سال باشه، بخش‌های ابتدایی کتاب حوصله‌تون رو سر می‌بره. برای این قسمت‌ها بهتره فیلم رو ببینید و سریع رد بشید اما بعد از ماجراهای مناسب چهارده ساله‌ها فیلم رو قطع کنید و برگردید سراغ کتاب. (هشدار: خطر ناتوانی در رهاسازی داستان! با خودتون خوراکی ببرید.) و البته فراموش نکنید که داستان کلاسیکه و پر از توصیف و جزئیات. دوتا نکته درباره‌ی این کتاب هست که شاید براتون جالب باشه: اول این که بر باد رفته تنها کتاب نویسنده است. و دوم، نویسنده طرفدار برده‌داریه و کتاب رو هم به همین منظور نوشته. برای همین هم جابه‌جای کتاب با برده‌های گستاخ و برده‌داران مهربون روبه‌رو میشید! داستان دو بخش داره؛ بخش تاریخی و بخش تخیلی. برای بخش داستانی این اثر همین که سواد خواندن داشته باشید کفایت می‌کنه اما اگر می‌خواید تجربه‌ی فوق‌العاده‌ای هم داشته باشید و ازش لذت ببرید قبل از خواندن این ماجرا طولانی، درباره‌ی جنگ شمال و جنوب آمریکا و تاریخچه‌ی برده‌داری مطالعه کنید. پی‌نوشت: شخصیت‌پردازی اسکارلت رو دوست دارم. هم رو مخه، هم متفاوت با دخترهای زمان خودش. همیشه سعی می‌کنه بهترین تصمیم ممکن رو بگیره. تقریبا هیچوقت هم موفق نمیشه! ولی نکته‌ی مثبتش تسلیم نشدنه. مثل کنه می‌چسبه به خواسته‌هاش. خلاصه که در دنیای زنان کوچک‌ها، اسکارلت باش! ته‌نوشت: دنباله‌ی این کتاب به نام «اسکارلت» بعدا توسط نویسنده‌ی دیگه‌ای نوشته شده. به خودتون رحم کنید و نخونیدش!
کتاب های دیگر مارگارت میچلمشاهده همه