دربارهی کتاب بیوه ها (جیبی)بیوهها تازهترین (و پنجاهمین) عنوانی است که در مجموعه کتابهای جیبی نشر ماهی منتشر شده است. بیوهها داستان روستایی است در یونان در زمان حکومت نظامیان. در سالهای پیش مردان روستا یکی یکی بازداشت شدهاند و خانوادههایشان بعد از بازداشت هیچ خبری از آنها نداشتهاند، حالا هر چند روز یک بار، جنازهای در رودخانه روستا پیدا میشود، جنازهای که صورتش آنقدر آسیب دیده که نمیتوان هویتش را تشخیص داد. «بیوهها» روایت تلاش زنان روستاست برای بازپسگیری مردانشان.آریل دورفمن بعد از کودتای پینوشه علیه حکومت آلنده از شیلی فرار کرد و بیوهها اولین رمانی است که در تبعید نوشت. این کتاب را میتوان ادای دین او به هزاران نفری دانست که در جریان سرکوبهای بعد از کودتا در شیلی ناپدید شدند و حتی جنازههایشان هم هیچوقت تحویل خانوادههایشان نشد.بیوهها پیش از این دو بار به فارسی ترجمه شده، یکی با عنوان بیوهها با ترجمه جمشید نوایی در نشر قطره و دیگری با نام ناپدیدشدگان با ترجمه احمد گلشیری در نشر ققنوس. بهمن دارالشفایی در مقدمه خود نوشته ترجمه نوایی سالهاست در بازار موجود نیست و وقتی ترجمه گلشیری را دقیق بررسی کرده به این نتیجه رسیده که ترجمه مجدد این رمان توجیه دارد.پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
کتاب و نویسنده بیشتر از اینکه سعی در روایت کردن قصه داشته باشه سعی میکنه با یه تکنیک جدید با سبک روایت جدید داستانش رو تعریف کنه که به همین دلیل ناموفق و در ارائه فرم خودش شکست میخوره . کتاب اساسا تکنیکاله و وقتی فرمش در نیاد شما نمیتونید با اثر ارتباط بگیرید.
توصیه نمیشه...
2 سال پیش
5بهخوان
تو توضیحات مفصل درباره موضوع کتاب گفتن.
من ویژگیهاش رو میگم.
کتاب چند راوی و چند زاویه دید داره ولی مخاطب اصلا گیج نمیشه. فضاسازی کتاب عالیه. با کمترین توصیف بهترین فضاسازی شکل گرفته.
کتاب اطناب نداره. صحنهها تکه تکه کنار هم قرار گرفتند و یک کل منسجم رو تشکیل دادند.
قهرمان این داستان یک پیرزنه ولی کمترین دیالوگ رو داره.
یه زن مثل یه تندیس با شکوه سنگی.
داستان کتاب میتونه هرجایی و در هر زمانی رخ بده. هرجایی که ظلم هست و هرجایی که کسی منتظره.
داستان پر از بلوا و آشوبه اما همهی این بلوا و آشوب پشت نثر آرام کتاب و جایی در پشت صحنه در حال رخ دادنه.
ترجمه کتاب هم خیلی روان و خوشخوان بود.
کتاب در یک نشست خونده میشه.
10 ماه پیش
5بهخوان
به احترام سال ۱۴۰۱
1 سال پیش
3بهخوان
کتاب را زمانی شروع کردم که از خانه دور بودم و توشهای همراه نداشتم. عکس کتاب در پوشهی اسکرینشاتهایم خودنمایی میکرد و کتابفروشیای در نزدیکی.
داستان از یک رویداد سیاسی یاد میکند. چندین راوی دارد و نویسنده مدام با راویها بازی میکند اما این بازی ماهرانه از آب درنمیآید، میخوانی و میخوانی و یکهو متوجه میشوی داری میان کلمات راوی بعدی راه میروی. طول کشید تا با سبک نویسنده ارتباط بگیرم. تا اواسط کتاب و شاید هم بعدتر.