کتاب|

عمومی|

داستان|

ایران

قصه شنیدنی دایی جان
قصه شنیدنی دایی جان
نویسنده: سعید هاشمی
سال انتشار:1388
جلد:شومیز
قطع:پالتويي
صفحات:68
شابک:9780244719128
ناموجود
درباره‌ی کتاب قصه شنیدنی دایی جانانتشارات سوره مهر منتشر کرد: -یکی بود، یکی نبود. غیر از خدا هیچ­کس نبود. یک پیرمردی بود که... میثم باز هم زد توی خاکی: اگر غیر از خدا هیچ کس نبود، پس آن پیرمرد کی بود؟ دایی جان خواست باز هم عصبانی شود؛ اما رویش نشد. ممکن بود پدر میثم بلند شود. پسرش را با اردنگی از اتاق بیرون بیندازد. بهتر بود در جواب میثم چیزی بلغور کند: خوب دایی جان! وقتی می­گوییم غیر از خدا هیچ­کس نبود، این طور نیست که واقعا هیچ­کس نبود. -پس جرا نمی­گویی: یکی بود، کی نبود. غیر از خدا یه عده­ای هم بودند؟ حوصله­ی دایی جان سر رفت: خیلی خوب آقا میثم. هرچه تو بگویی. یکی بود، یکی نبود. غیر از خدا یک پیر مرد هم بود. در آن روزگاران... میثم نتوانست ساکت بماند. یعنی دوست داشت ساکت بماند؛ اما حس کنجکاوی­اش نمی­گذاشت. پرسید: دایی جان کدام روزگاران؟
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
کتاب های دیگر سعید هاشمیمشاهده همه