دربارهی کتاب زمستان تپه های سوماانتشارات نگاه منتشر کرد:
میخواهم بگویم با این كاغذها و حرفها خوب باش، مهربان باش! چه خون دلها كه برایشان خورده شده. اما نفسم را در سینه نگه میدارم. میفهمد میخواهم چیزی بگویم. سرش را از روی كاغذها برمیدارد و به من تیرتیر نگاه میكند. از نگاهش میترسم. از او رو میگردانم. دوباره شروع به خواندن میكند. بعضی جملهها را با صدای بلند میخواند. دستش شل میشود و بعد آهسته و زیر لب چیزی میگوید. مثل این كه با خودش حرف میزند. اما من همه چیز را میشنوم. میشنوم كه میگوید، «چه حرفهای قشنگی برایم نوشتهای، ستاره! من تشنهی خواندن یك كلمه از این حرفها بودم.»
پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه