دربارهی کتاب مریمیهانتشارات تیسا منتشر کرد:
نحوه سلوک مریمیه با «فقرا»(اعضای فرقه)را باید در اسناد کار پایه تشکیلاتی مریمیه و دستورالعمل های شوان دید.این اسناد ساختار فرقه ای را نمایان می کند که بر اقتدار مطلقه «شیخ» در مقام موجودی فرتر از انسان و دارای ارتباط مستقیم با «عالم وحی» ،و تبعیت محض و کوکورانه از «شیخ» و نواب و مقدم های او مبتنی است.این در حالی است که بخش قابل توجهی از «فقرا»ی مریمیه جویندگان«حقیقت» بودند و آن گونه که از نوشته های برخی از ایشان معلوم است_مثلا از نامه سیزده صفحه ای طفیل مجارستانی در زمان اخراج از فرقه _ بر متون عرفان اسلامی مسلط و شیفته آن بوده اند؛وگرنه به فرقه دیگری از میان فرقه های متنوع فعال در آمریکا پناه می بردند.برخی نیز مانند جوزف اپس براون و ویکتور دانر و سیریل گلسه،دارای دانش عالی آکادمیک بودند که به هر دلیل تابع شوان شدند و او را «انسان کامل» و حلاج و روزبهان زمانه می پنداشتند.بر این اساس،می توان با قطعیت گفت که شوان و «نواب»و «مقدم های»او،از طریق فرقه متنفذ و مافیا گونه مریمیه،لطمه ای بسیار بزرگ بر اعتبار اسلام در میان نخبگان غرب وارد کردند و پتانسیلی عظیم را به تباهی بردند.
پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
نصفه ولش کردم.
تا بعد ببینیم راهمون دوباره میوفته بهش یا نه.
1 سال پیش
4بهخوان
ایدۀ اصلی کتاب: تاریخ پنهان جریانهای فکری و اعتقادی و اصطلاحا معنوی، بسیار مهم و تعیینکنندهست.
برای دریافت روایتی دیگرگون از جریان اصطلاحا سنتگرا این کتاب شروع خوبیست.
خصوصا ارجاعات بسیار مهم کتاب علیالخصوص پرونده و دوسیه معروف علیه فریتیوف شوان در اوایل دهه نود میلادی در بلومینگتون - ایندیانای ایالات متحده.
ضمائم کتاب هم خواندنیست.
وقایع پشت پرده در هر زمینهای مهم است، حتی دربارۀ صاحبان اندیشه و فکر!
2 سال پیش
4بهخوان
چقدر که فلسفه با تاریخ مرتبط است . باید پذیرفت مطالعه فلسفه بدون مراجعه همزمان به تاریخ و بستر های اجتماعی شکل گیری آن می تواند گمراه کننده باشد .
و واژه هایی که در این کتاب می درخشیدند :
صداقت رنه گنون ، خمینی ، مطهری