کتاب|

عمومی|

سایر

درباره‌ی کتاب قلعه زیر شیروانی (2)انتشارات تندیس منتشر کرد: جیسون به آن سوی ساحل اشاره کرد و گفت: «نگاه کنید!» موش‌های صحرایی مانند گردان‌های جنگی به خط شده و در ردیف‌های منظم روبه دریا ایستاده و انتظار می‌کشیدند. گادرین پرسید: «به چی نگاه می‌کنن؟» هیچ‌کس پاسخی نداشت. همه‌ی نگاه‌ها به سمت کشتی چرخید. شمایلی بلند و سیاه. پشت به شعله‌ها روی لبه‌ی کشتی ایستاده بود. جیسون پرسید: «اون دیگه چه کوفتیه؟» ویلیام گفت: «یه موش صحرایی. یه موشش صحرایی عظیم الجثه که مثل یه آدم روی پاهاش ایستاه» گادرین بین آن‌ها ایستاد. بدون این‌که چشم‌هایش را از کشتی بگیرد گفت:« ویلیام، این همون چیزیه که کالندارد در موردش به ما هشدار می‌داد. نغمه رو به یاد میاری؟ شر همه جا، شر برافراشته/آمده با امواج گداخته.»
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه