کتاب|

عمومی|

داستان|

ایران

پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
1 سال پیش
4بهخوان
خیلی سال پیش این کتاب رو خوندم ، شاید حدودا سال ۸۹ اینا ولی یادمه یکی از کتاب هایی بود که نمیتونستم زمین بذارم. حتی موقع غذا خوردن هم به این فکر میکردم که زود تموم کنم و برم سراغ خوندنش. داستان به شدت گیرا و پر از تعلیق بود و ماجراجویی . داستان دو شخصیتی بود که یه سفر به آمازون میرن و گیر یه قبیله ای میفتن که همه زنهای وحشی هستند . تقریبا تمام کتاب پر از اتفاق و هیجانه. البته نمیدونم اگر با دید امروزم بخونم باز هم همینقد برام جذابیت داره یا نه ولی توی اون سن ۱۷ سالگی خیلی دوستش داشتم. الان اینقد کتاب نخونده دارم و از طرفی هم اینقد کتاب مهمی نیست که بخوام وقت بذارم و دوباره بخونمش اما شاید یک روزی رفتم و دوباره خوندمش تا ببینم با دید امروزم چطور کتابی یه. ولی به نظرم اگر دنبال هیجان و قصه و تعلیق هستید حتما سراغ این کتاب برید که میتونه شبهای بلند زمستون تون رو کاملا پر کنه. قلم منوچهر مطیعی هم که اصلا احتیاج به تعریف نداره.
کتاب های دیگر منوچهر مطیعیمشاهده همه