دربارهی کتاب نیکسون کیسینجر و شاهانتشارات کتاب پارسه منتشر کرد:بحث سیاسی بر ادبیات روابط بین ایلات متحده و ایران سایه افکنده است که بخش اعظم آن در پی انقلاب ایران و ماجرای گروگانگیری تهران به رشته تحریر درآمده است.پس از سقوط شاه، انگشت اتهام جمهوریخواهان و دموکراتها در آمریکا به سوی همدیگر نشانه رفته بود که «چه کسی ایران را از دست داد؟» جمهوریخواهان، کارتر را مسئول سقوط شاه میدانستند و دموکراتها نیز نیکسون و کیسینجر را محکوم میکردند. برخی روایتهای تاریخی، تا حدود زیادی قصور دولتهای آمریکا را مسئول سقوط شاه میدانند که شاید بزرگترین عقبنشینی سیاست خارجی آمریکا در خلال جنگ سرد باشد.محمدرضا پهلوی در دهة آخر سلطنتش، مشارکتی را با نیکسون و کیسینجر شکل داد که نفوذ اتحاد شوروی را محدود کرد و برتری منطقهای ایران را در خلیج فارس به نمایش گذاشت. در پرتو دکترین نیکسون، ایران به شریک ایالات متحده در جنگ سرد تبدیل شد؛ شراکتی که نمونهای دیگر از روند جنگ سرد، نهتنها در روابط بین سیاستمداران مسکو و واشنگتن بود بلکه بر روابط متحدین آنها در جهان سوم نیز تاثیر نهاد.این کتاب، سه رویداد تاریخی را که موجب ظهور و سقوط شراکت نیکسون – کیسینجر – پهلوی شدهاند، به نمایش میگذارد. فصل اول به بحث درباره سرچشمههای روابط ایران و امریکا در دوران جنگ جهانی دوم و بحران آذربایجان در سال 1946 میپردازد. فصل دوم به خیزش ایران از یک دولت فرودست به شریک ایالات متحده و سپس اعلام خروج انگلستان از منطقه خلیج فارس در سال 1968 تا پایان نخستین دوره ریاست جمهوری نیکسون در 1972 میپردازد. در قلب این شراکت، دوستیِ شخص ریچارد نیکسون و محمدرضا پهلوی قرار دارد. فصل سوم به اوج روابط ایالات متحده و ایران و مشارکت نیکسون و کیسینجر – در طول دیدار آنان در ماه مه از ایران – پرداخته است. در نخستین روایت مبسوط از عملیات پنهان سیا در کردستان عراق (از 1972 تا 1975) نشان داده میشود که چگونه دولت نیکسون دوشادوش ایران و اسرائیل از شورش کردها علیه رژیم بعث عراق پشتیبانی کرد اما بعد اتفاقاتی دیگر رقم خورد. سرانجام اینکه فصل چهارم، در جریان افول مشارکت ایران و ایالات متحده پس از ماجرای واترگیت و استعفای نیکسون از ریاست جمهوری، به شکست مذاکرات بین شاه و دولت جرالد فورد از 1974 تا 1976 و نیز صادرات هسته ای امریکا به ایران میپردازد.این کتاب از سوی روزنامه فایننشیال تایمز به عنوان برترین کتاب تاریخی سال 2014 انتخاب شد.رهام الوندی – نویسنده کتاب – دانشیار دانشکدة اقتصاد و علوم سیاسی لندن و مدیر گروه دانشکدة اقتصاد و علوم سیاسی لندن در کلمبیاست. او تالیفاتی بسیار دربارة تاریخ روابط خارجی ایران داشته و پژوهشهای جاری وی بر فعالیتهای حقوق بشر جهانی و ریشههای انقلاب 1357 ایران متمرکز است.پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
«نگاهی به شاه، از جانب سیاست قدرت»
وقتی کتاب را شروع به خواندن کردم، فکر میکردم که قرار است با یک سری عبارات تکراری در مورد رژیم شاه مواجه شوم. در صورتی که اصلا اینگونه نبود. این کتاب با نگاهی کاملا جدید سیاست خارجی شاه را در دوران نیکسون و کیسینجر که مهمترین دوران جنگ سرد بوده است را مورد بررسی قرار داده است. فصل اول کتاب مقدمهای است بر این که رفتار قبلیها با شاه چگونه بوده و آنها شاه را به شکل یک وابسته میدیدند. وقتی نیکسون روی کار میآید شاه از یک وابسته به متحدی استراتژیک و برابر برای آمریکا تبدیل میشود. در فصل دوم کتاب به سیاست دکترین دو ستونی نیکسون میپردازد. تاکید فراوانی کتاب بر این دارد که ایران به عنوان تنها قدرت منطقهای، در نظر امریکا تنها ستون این دکترین بود. اعلام عربستان به عنوان ستون دوم یک بازی سیاسی بود. اگر ستون دومی در کار باشد آن اسرائیل بود نه عربستان. در فصل سوم به سیاست شاه در قبال کردها میپردازد. اینکه کردها به رهبری بارزانی توسط شاه بازیچهای شدند که رژیم بعث را در کشور عراق گرفتار کنند تا صدام نتواند به مسائل مرزی با ایران مشغول شود. توضیح میدهد که شاه با زیرکی نیکسون و کیسینجر را که دیگر توبه کرده بودند بعد از فاجعه ویتنام دست به همچین کاری بزنند خود را کاملا محرمانه درگیر کردستان کردند. اسرائیل، ایران و ایالات متحده در این مدت به کردها کمک میکردند تا نهایتا شاه در سال 1975 با امضای توافق الجزیره با صدام کردها را رها کرد و دست آمریکا و اسرائیل و کردها را در پوست گردو قرار داد. اخر سر هم همه کاسه کوزهها سر کیسینجر شکست. در فصل آخر که دوران پس از نیکسون و ریاست جمهوری فورد را توضیح میدهد، خاصتا به مسیله هستهای شدن ایران میپردازد و این که میل به هستهای شدن از دهه پنجاه و همراه با دکترین اتم برای صلح آیزنهاور رشد کرد. فراز و فرودهایی دارد این داستان که در این فصل تشریح میشود. کتاب خوب و جدیدی است و اینکه تاریخ را از منظر سیاست قدرت و ژئوپلتیک بررسی کرده آن را حائز اهمیت بیشتری کرده است.