دربارهی کتاب میهمانان ام الرصاصانتشارات سوره مهر منتشر کرد:«وقتی عینک غواصی را از روی صورتم برداشتم، صحنهی عجیبی مقابل چشمانم ظاهر شد. آن قدر منور خوشهای زده بودند که روی آب مثل روز روشن شده بود. از ساحل نیز با انواع و اقسام سلاحهای سبک و سنگین روی اروند متمرکز شده و داشتند سطح آب را به صورت ضربدری درو میکردند. داخل آب را هم به گلوله خمپاره بسته بودند. نیزارهای ساحلی بر اثر برخورد گلولههای خمپاره آتش گرفته بود. همه جا پر از دود شده بود. اوضاع خیلی آشفته بود. از سمت راست دستهی ما سروصداهایی به گوش میرسید، وقتی دقیقتر شدم دیدم یکی دارد نام مبارک حضرت فاطمه(س) را صدا میزند. وقتی به سمت صدا برگشتم، چند ستون غواصی را دیدم که داشتند با لهجههای مختلف داد میزدند؛ برگرد، برو عقب، ستون رو رها کن، بیا اینجا، یا حسین(ع) و ....» پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
فهیمه نظری: روز دوشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۴ ناگهان خبری در صدر اخبار ایران همهی توجهها را به خود جلب کرد؛ خبری سوزناک که داغ دل هزاران خانواده را پس از گذشت ۳۰ سال از جنگ تحمیلی تازه میکرد. پیدا شدن اجساد ۱۷۵ شهید دوران جنگ تحمیلی، آن هم با دستان بسته در یک گور دستهجمعی. پیکر این شهدا را از مرز شلمچه به ایران وارد کردند. فردای آن روز سردار سید محمدباقرزاده، فرماندهي وقت کمیتهی جستوجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح در مراسم تشییع پیکر آنان گفت: «پیکرهای ۱۷۵ تن از شهدایی که وارد کشور شدند متعلق به غواصان جمهوری اسلامی ایران در دفاع مقدس است که در عمیات کربلای ۴ با دستان بسته توسط نیروهای بعثی به شهادت رسیدند.» (باشگاه خبرنگاران جوان ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴)
پیکر ۱۸ تن دیگر از غواصان شهید عملیات کربلای ۴ دو سال بعد، در اردیبهشت ۹۶ در جزیرهی امالرصاص باز هم با دستهای بسته پیدا شد.
امسال یعنی در ۱۴۰۰ و ۴ سال پس از پیدا شدن آن ۱۸ نفر غواص شهید دیگر، خاطرات خودنوشت سید جعفر حسینی ودیق، یکی از غواصان بازماندهی لشکر ۳۱ عاشورا در عملیات کربلای ۴ توسط انتشارات سوره مهر منتشر شد. ودیق در این کتاب پس از شرح مختصری دربارهی زندگی خود و مراحل رشد و تربیت اجتماعی و سیاسیاش، به نحوهی آشناییاش با جبهه و ورود به میدان نبرد پرداخته است. روایت مقطع پذیرش قطعنامهی ۵۹۸ و عملیات مرصاد نیز پایانبخش خاطراتش است. اما دردناکترین بخش این خاطرات خودنوشت، روایت او از عملیات کربلای ۴ است.
علمیات کربلای ۴؛ عملیاتی بود که توسط فرماندهان سپاه طراحی، و با رمز یا محمد(ص) در ساعت ۲۲:۴۵ سوم دیماه ۶۵ در محور ابوالخصیب در جنوب عراق آغاز شد. هدف از آن گرفتن نقطهي اتکایی در ساحل غربی اروندرود بود. پس از تسخیر کرانهی غربی قرار بود تهاجم تا تصرف بصره ادامه پیدا کند. این عملیات در پی لو رفتن طرح آن، و با تحمل تلفات بالای انسانی در روزهای نخست، در تاریخ ۵ دی ۱۳۶۵ با عقبنشینی نیروهای ایرانی، پایان یافت.
ودیق در خاطراتش با جزئیات از دورهی آموزشیغواصیشان برای ورود به این عملیات میگوید بعد در فصل نهم با عنوان «بزم خون در امالرصاص» آنچه را طی این عملیات خونبار دیده با جزئیات روایت میکند.