کتاب|

عمومی|

داستان|

ایران

درباره‌ی کتاب رژیسور (شومیز)انتشارات سوره مهر منتشر کرد: می‌دوم، می‌نویسم، می‌خوانم و باز دوباره از نو؛ دویدنی همواره. من که نامم سعید است. همچنان که در طول همه‌ی این سال‌ها خواسته‌ام حکی از من بماند به جای، در سینه‌ام بغضی سرشار از دوست داشتن ودر سرم چیزی سنگینی می‌کند که باید جهان و وسعتش را هرباره ببینی و بیاموزی و خلق کنی و بنویسی . دستم و لغزش قلمم بر کاغذ خراشیدن سنگ کوه می‌مانسته. از صحنه تئاتر تا داستان‌نویسی و روزنامه‌نگاری و نقد و پژوهش و نمایشنامه‌نویسی و فیلم‌نامه نویسی و کارگردانی در حوزه‌ی هنرهای نمایشی و تلویزیونی و رادیو و سینما. اما فقط یک تصور با من همواره همراه بوده است که در همین حوالی نزدیک، کسی نفس زدن مداوم وبی‌خستگی کار کردن و آسوده نخوابیدن و عرق‌ریزان روح جسم مرا به خوبی می‌بیند و می‌شناسد و می‌سازد و می‌خواهد.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
6 ماه پیش
5بهخوان
داستانی بی نظیر از دورانی تلخ به قلم زیبای سعید تشکری
1 سال پیش
از معدود تجربیات ما در رمان نویسی در خصوص تاریخ معاصر کشور و رخدادهای مهم آن است. داستان یورش روس‌ها به مشهد و توپ بستن حرم مطهر رضوی. تعلیق‌های عاشقانه آن کمی فانتزی و زود گذر است. عمر همزیستی شما و قهرمانان داستان راضی‌کننده نیست. توصیه می‌کنم کنار خواندن این رمان خواندنی و روان حتما تاریخ حضور روس‌ها در مشهد و نقش جریان‌های حاضر در خراسان آن زمان را مطالعه کنید.
1 سال پیش
4بهخوان
یک داستان که از دل تاریخ برآمده است‌. داستانی پر از شخصیت که هر کدام به خوبی پرداخته شده اند. داستانی پر از فراز و نشیب. لا به رای خواندن هایم به این فکر می کردم که کاش می شد تاریخ را اینچنین زیبا به خورد بچه ها داد...
کتاب های دیگر سعید تشکریمشاهده همه