دربارهی کتاب سال سیلانتشارات کتاب کوچه منتشر کرد:اگر شما روزی روی یک تپه نزدیک محل زندگیتان نشسته باشید و در حال فکر به محبوبتان باشید، و ناگهان با موجودی عجیب مواجه شوید، چه میکنید؟این فقط یکی از محورهای اصلی رمان «سال سیل» است که مهرداد صدقی آن را برای مخاطبش بیان کرده است. «سال سیل» کتابی است پر از شخصیت و پر از خردهداستانهای خواندنی. آنقدر حوادث پی در پی در آن رخ میدهد که پیوسته مخاطب شوق خواندن ادامه رمان را دارد.در بخشی از این رمان آمده است: «عاشقی قشنگترین خطر بشره. اگه حسودی بیاره، اگه آدمت کنه، خود زندگیه. بچسب بهش. ولی اگه قراره به کسی صدمه بخوره، شاید لازم باشه عاشقیتِ بذاری کنار و گرنه شاید مثل بلشویک بشی. اگه امروز دنبال من میان، فردا دنبال تو… خا من برم از باقر پهن بگیرم برای سوزاندن… اگه صولت و حیوانش نبود، بالای کوه از سرما یخ مزدم.»«مگن وضعشان خوب شده به چندتا از روستاهای همساده هم پهن مفروشن. امسال با این برف کسی سرما رِ حس نکرد.»بلشویک و اسحاق با هم همقدم شدند تا بلشویک از باقر و صولت، سوخت بگیرد، توی کیسهاس بگذارد و ببرد بالای کوه. اسحاق با حسرت به رها بودن بلشویک فکر کرد.پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
سال سیل داستانی در قالب رئالیسم جادویی یا فانتزی نوشته شده،با رگه هایی از طنز که گاه گاهی لبخندی بر لب مینشاند.پر از نماد های مختلف که نشان از توانایی نویسنده دارد.هر کدام از شخصیت ها میتواند نمادی در جامعه داشته باشد.کلا داستان حرفهای زیادی برای گفتن دارد...