دربارهی کتاب داستان های دو نفرهانتشارات ثالث منتشر کرد:
آدمها همیشه دوست دارند قصه را از جایی بشنوند که همهچیز خراب میشود. سرشان درد میکند برای اینکه بفهمند کسی بیچاره شده، زندگیاش زیر و رو شده یا بلایی سرش آمده است. آن وقت آرام میگیرند و ته دلشان خنک میشود که جای او نیستند . برای همین من هم اولش چیزی را میگویم که حالتان را جا بیاورد. همه چیز رست از همان لحظهای خراب شد که دریا روز تولد بیست سالگیاش، وقتی مادرش به نیابت از او جلو دوربین عکاسها و خبرنگارها شمعهای تولدش را فوت میکرد، تصمیم گرفت از حباب بیرون بیاید.
پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه