برای فردی که با بیماری افسردگی دست و پنجه نرم میکنه، دونستن اینکه تنها نیست و این بیماری قرار نیست باعث مرگش بشه، یه معجزه به حساب میاد! این کتاب فوقالعاده زیباست و درباره تجربیات شخصی خودِ نویسنده (مت هیگ) هستش که راهکار هایی برای پذیرش و مقابله با این بیماری رو هم بیان میکنه.
بعد از کتاب «کتابخانه نیمه شب» به این نویسنده علاقه مند شدم و این کتاب دومین اثرش بود که خوندم و علاقه ام رو تثبیت کرد!
2 سال پیش
5بهخوان
حقیقتش پارسال این کتاب رو خوندم و امروز فقط یه مرور کوچیک روش انجام دادم... حقیقتش وقتی فکر میکنم روی دلایل زنده بودن خودم، می بینم خیلی بیشتر از اون چیزیه که فکر میکنم... تنها یه دلیل نیست، بلکه حدود 15 دلیل دیگه دارم برای موندن. واقعا بهترین چیزی بود که در این دوران مطالعه کردم و کمک زیادی بهم کرد.
1 سال پیش
3بهخوان
《همیشه خودم را فردی علاقهمند به کتاب میدانستم. اما بین دوستداشتن کتاب و نیازمندبودن به آن تفاوت وجود دارد. من به کتاب نیاز داشتم. در آن دوران زندگی من، کتاب کالای تجملی نبود. مادهی اعتیادآور درجه یک بود.[...skipشدن چند خط...] این فکر وجود دارد که شما یا برای گریز از خودتان میخوانید یا برای یافتن خودتان. من واقعاً فرقی بین این دو نمیبینم. ما خودمان را در روند گریختن پیدا میکنیم. مسئله جایی نیست که در آن هستیم، بلکه آنجاست که میخواهیم برویم.》
《برای شخص من، شادمانی ربطی به رهاکردن دنیای مادی ندارد، بلکه تحسین آن بهخاطر چیزی است که هست. ما نمیتوانیم با خریدن یک آیفون خودمان را از رنجبردن در امان نگهداریم. معنیاش این نیست که نباید آیفون بخریم، این تنها یعنی باید بدانیم چنین چیزهایی در خود به کمال نمیرسند.》
احساسمیکنم این اثر یه مقداری برام حیفشد چون ترجمهشو دوست نداشتم (ترجمهی گیتا گرگانی). میتونستم خیلی بیشتر ازش لذّت ببرم. چون خوب میگفت.
2 سال پیش
5بهخوان
این کتاب ابتدا توصیف دقیقی از حالات افسردگی ارائه میکند و بعد راهکارهایی برای مقابله و مواجهه با آن بیان میکند ، که البته همه تجربه ی شخصی نویسنده است .