کتاب|

عمومی|

داستان|

ایران

درباره‌ی کتاب پیرمرد و شیطانانتشارات پیام امروز منتشر کرد: سینا بیشتر اوقات خود را در کتاب­خانه­ها و کتاب فروشی­ها سپری می­نمود و حتی به بساط کهنه فروشان کنار خیابان هم سر می­زد. او کتاب­های بسیاری را مطالعه می­کرد و با بعضی دست نوشته­های قدیمی نیز آشنا بود. روزی در میان بساط کهنه فروشان، چند جلد کتاب قدیمی پیدا کرد که یکی از آن­ها جلد چرمی و کهنه­ای داشت. به خاطر علاقه­ای که به این­گونه کتاب­ها داشت، همه­ی آن­ها را خریده و با خود به خانه برد. او با اشتیاق فراوان یک یک صفحات آنها را ورق زده و به مطالعه­ی بعضی از قسمت­ها مشغول شد. او از بعضی موضوعات و مطالبی که در آن نوشته شده بود، به شگفت می­آمد. کتاب جلد چرمی که در ارتباط با ارواح و اسراری در مورد آنها بود، بیش از بقیه­ی کتاب­ها او را به هیجان آورد...
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
کتاب های دیگر محمد رضا طبیب زادهمشاهده همه