کتاب|

عمومی|

داستان|

ایران

درباره‌ی کتاب هلماانتشارات شقایق منتشر کرد: هنوز هم وقتی پلک‌هایم را روی هم می‌گذارم تصویر چشم‌های تو پشت آن‌ها می‌نشیند و من به آن شب به خیر می‌گویم! به آن چشم‌ها که مال من بود، به آن چشم‌ها که دنیای من، باور من، روشنی دنیام بود، اما رفت، رفت و آرزوی این‌که باز هم صبحی دیگر وقتی پلکهایم را باز می‌کنم او را ببینم در وجودم کم رنگ شده...دلم برای دیدن چشم‌هایت...برای لحظه‌هایی که به چشم‌هایم خیره می‌شدی و آواز می‌خواندی و من با ولع نفسهای گرمت را می‌بلعیدم، تنگ شده...
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
کتاب های دیگر مریم دالاییمشاهده همه