کتاب|

عمومی|

داستان|

ایران

درباره‌ی کتاب آرام جانمحالا زندگی را مثل پازلی می دیدم که تکه های جدا از همش به دست خودم بود. احساس می کردم تک تک قطعه های این پازل را درست و به موقع کنار هم چیده ام. آخرین تکه باقی مانده وجود دوست داشتنی یک بچه بود...
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه