دربارهی کتاب سقوط سیاه: پایانی تمام عیار و پررمز و راز برای کتاب روزهای مرده
صبح باید فکر کنی
شاید تا شب زنده نباشی،
شب باید فکر کنی
شاید تا صبح زنده نباشی،
پس پیش از آنکه وقت سقوط در سیاهی برسد.
بچرخ،عزیزم،بچرخ.
پسر از زندگی وحشتناکش با ولرین شعبده باز،جادوی سیاه و تعقیب و گریزهای مرگبار جان سالم به در برده،اما هنوز باید فرار کند.این جهان،زیر ظاهر طلایی اش،پر از جنون و بی رحمی،رازهای پنهانی وکشفیات ترسناک است.
داستان ما از کتاب روزهای مرده آغاز شده بود و اکنون در کتاب سقوط سیاه ماجرایی تازه در انتظار پسر و ویلو است:خشم امپراتور،حقه های پیشگو و رد خونی که به شبح مخوفی میرسد.
پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
من کتاب های تخیلی رو زیاد دوست ندارم، برای همین ستاره های کمی بهش دادم، وگرنه کتاب خوبی بود و قطعا اگر کسی کتاب تخیلی دوست داشته باشه از این کتاب خوشش میاد.
+ تخیلش در حد یک کتاب پیشگو، و حضور یک شبح توی داستانه