کتاب|
عمومی
زیبایی ناب غیر منتظره ها
190,000تومان
پایان میانگین
180,000تومان
دروازهٔ بی نهایت
600,000تومان
آتش و شوکران
360,000تومان
قرمز خونین
265,000تومان
آمیکو هستم صدامو داری؟
89,000تومان
هیس هیس؛ فرشتگان خاموش
359,000تومان
اصول و فنون موفقیت در فروش
105,000تومان
قدرت، نفوذ و ترغیب
50,000تومان
تکنیک عکاسی
120,000تومان
استخدام بهترین ها: راهنمای مدیران برای انجام مصاحبه های استخدامی اثربخش و انتخاب بهترین نیروها
156,000تومان
مهاجرت
123,000تومان
فنون مذاکرات تجاری (راهنمای کاربردی)
116,000تومان
تحلیل فلسفی نظریه های سازمان و مدیریت
330,000تومان
رازهای مصاحبه
69,000تومان
راهنمای مدیریت موسسات کوچک: توصیه های سازمان بین المللی کار (I.L.O) برای دوره های کارآفرینی
95,000تومان
مدیریت ارتباط با مشتری
167,000تومان
دیدگاه کاربران
1 ماه پیش
5بهخوان
دوران نوجوانی این کتاب رو خوندم
خیلی عجیب و لذت بخش بود
خیلی جالب هم تموم شد
واقعا توصیه میکنم به خوندن
1 سال پیش
عشق تجربه ای زیباست ... و این زیبایی در عشق یافت می شود . (همه چیز در عشق پیدا می شود.)
عشق زندگی را دگرگون می کند ، عشق می تواند آدمی را متحیر کند یا انسانی را متغیر کند و یا کسی را متاثر کند.
در واقع عشق بیانگر تغییر آدمی است ، انسان را به هر شکلی به هر گونه ای متحول می کند .
عشق در یک لحظه و در جایی دور از انتظار ما رخ می دهد
که صدایی یا نگاهی از قبل در انتظار ما بوده است .
چرا که عشق غیر قابل پیش بینی است.
Coral🤍
2 ماه پیش
بهخوان
تکه های پازل داستان خیلی پیش از رسیدن به نیمه ی کتاب کنار هم قرار می گیرند و خواننده از نقش کلی داستان آگاه میشود. اما برای خواندن به عنوان داستان شب بد نیست.
داستان خوب و روان روایت شده است ولی برای من به اندازه کافی کشش نداشت و صرفا چون عزیزی توصیه کرده بود کتاب را زمین نگذاشتم و به سرعت تمامش کردم.
ایده داستان بد نیست ولی به نظرم یک جورهایی تکراری بود... (البته احتمال دارد مشابهش را در قصه های مادربزرگ شنیده بوده باشم و به نظرم تکراری آمده باشد)
در کل با توجه به تعاریفی که شنیده بودم انتظار بیشتری از کتاب داشتم.
1 سال پیش
بهخوان
این کتاب داستان سه پوریاست؛ پوریای جوان که دانشجوی زبانشناسیه، پوریای پیر که ویراستار انتشاراته و پوریای داستان که سفری رو برای پیدا کردن شاهدخت سرزمین ابدیت آغاز میکنه. درواقع در این کتاب شما با سه داستان مجزا در سه زمان و مکان مختلف روبهرو هستید که خب (!) قطعاً قراره یک جایی، اون تَهمَهای کتاب باهم برخورد کنن ولی تا به اون نقطه نرسیدید هم به نظرتون عجیب و گسسته نمیان. شاهدخت سرزمین ابدیت هزارتویی از داستانهاست. درواقع، هنر آرش حجازی در بهم پیوند زدن فضاهای اسطوره و دنیای حال حاضره.
آرش حجازی نویسنده، مترجم، پزشک و مدیر نشر کاروانه (قبل از بسته شدنش البته ☹). یک عکس معروف داره که احتمالاً همه دیدید؛ مردی با پیراهن سپید که تلاش میکنه جلوی خونریزی ندا آقاسلطان رو بگیره. حضورش در همون صحنه است که باعث میشه نشر کاروان بسته بشه و آرشِ ممنوعالقلم از ایران فرار کنه.
بریم ببینیم چجوری می¬افتیم تو داستان!
ما دقیقا از اونجایی وارد ماجرا میشیم که پوریای زبانشناسمون مادرش رو از دست میده و متوجه میشه که رازی در گذشتهی خانوادگیشون وجود داره پس به سراغ خویشانش میره و هر کدوم از اونها سخنی میگن که همهی حقیقت نیست.
او بر سر مزار مادرش پوریای دیگری را می¬بیند؛ پوریای پیر داستانگو که پیشتر ویراستار یک انتشارات بوده است. پیرمرد داستان شاهدخت سرزمین ابدیت رو تعریف میکنه؛ داستانی که در اون، سومین پوریا به دنبال شاهدخت سرزمین ابدیت میگرده و از همه چیز میگذره تا به او برسه. اما پوریای پیر هم داستانی داره؛ داستانی که از زبان پیرزنی به لیلا گفته میشه؛ داستان عشق نافرجام پوریا و دختری نابینا به نام آناهیتا.
.
.
این کتاب رو به چه کسانی پیشنهاد میکنم:
به همهی ذهنهای کنجکاو. به همهی کسانی که میخوان موقع رمان خواندن درگیر داستان بشن. به همهی کسانی که دوست دارن پایان کتاب انقدر به وجد بیارتشون که همون لحظه برگردن و دوباره آغاز کنن.