کتاب|

عمومی

درباره‌ی کتاب ابوعلی گاو آدم کنهر کسی یک چیزی دوست دارد. بهرام هم دوست داشت گاو باشد! چه اشکالی دارد؟ تازه بهرام پسر شاه همدان بود. کسی نبود به او بگوید: «خوشبخت لعنتی! برو از زندگی ات لذت ببر!» بهرام هیچ غذایی نخورد و هیچ کاری نکرد. فقط از صبح تا شب گفت «مااااا» مامانش به اندازه ی یک بیمارستان برایش پزشک آورد. هیچ کس نتوانست گاو را آدم کند. وزیر لباس قصابی کثیف و کهنه تنش کرد و دو تا کارد بزرگ و تیز برداشت و مثل یک بازیگر سینما ادای قصاب ها را در آورد.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه