دربارهی کتاب ایکیگای: راز ژاپنی ها برای زندگی طولانی و شادژاپنی ها معتقدند هر فرد ایکیگای خود را دارد؛ یعنی دلیلی برای اینکه هر روز صبح از رختخواب بیرون بپرد. این کتاب الهام بخش و آرام بخش به خواننده ابزارهایی برای تغییر زندگی و کشف ایکیگای خودش ارائه می دهد. به خواننده نشان می دهد که چطور زندگی با عجله و استرس را پشت سر بگذارد هدفش را پیدا کند.پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
اولین بار که کتاب را دیدم هیچ وقت فراموش نمیکنم: اوایل قرنطینه و اپیدمی کووید بود، همان موقع که آرد خریده بودیم و نان میپختیم! یک دوستی که از قضا از سال ها پیش( همان موقع که هنوز مُد نشده بود) عشق ژاپن و کره، انیمه و مانگا بود این کتاب را خریده و عکسش را در استاتوسش گذاشت که بریم سراغ این کتاب جذاب... من هم که گارد محکمی داشتم آن دوران با خودم گفتم: آره همین چیزا رو میخونه شست و شو مغزی میشه. و هیچ وقت از دوستم نپرسیدم که آیا کتاب را تمام کرد یا نه یا اصلا موضوعش چه بود.
اینکه چه شد من کتاب را خریدم یادم نمیآید اما دقیق در خاطرم هست موقعی که کتاب رسید، بسته را که باز کردم اعصابم خورد شد که جلدش چروک شده و همین علت بی ربط باعث شد خواندن کتاب یکسال به تعلیق بیفتد.
و اما کتاب: بسیار سبک و متن روان، ۸۸٪ نا مربوط به ایکیگای و صرفا راجع به سبک زندگی سال و شاد زیستن و طول عمر زیاد، در کل اطلاعات خوبی از کتاب گرفتم.
ولی یک سوال بزرگ که برایم ایجاد شد؛ و از بابتش هم خوشحال و هم حال گرفته هستم: اصلا چرا باید زیاد عمر کنیم؟ n سال زندگی کنیم که چه؟ همان ۷۰/۸۰ سال کافی نیست که ۱۰۰ سال بمونیم؟
2 سال پیش
5بهخوان
من نسخه صوتی این کتاب رو در نرم افزار فیدیبو با اجرای بسیار خوب خانم فریبا فصیحی شنیدم. کتاب بسیار آرامبخش و کارآمدی است. نکات کلیدی را بیان میکند که برای هر کسی با هر سن و شرایطی مفید است. از آن دست کتابهایی است که باید در دسترس باشد و هر چند وقت یکبار نکات آن مرور شود.
11 ماه پیش
4بهخوان
کتاب مفیدیه
باعث شد منی که همیشه از پیر شدن و مرگ میترسیدم از ترسم کمتر بشه و امیدوار تر باشم:)
1 ماه پیش
3بهخوان
از بعد اینکه تکرار باعث جا افتادن مطلب میشه و مجاورت زیاد با چیزی باعث میشه اون ملکه ذهن آدمبشه توضیحات زیاد کتابرومیشه توجیه کرد. وگرنه مطلب رو خیلی خلاصه ترمیشد بیان کرد. خوندنش خیلی لذت بخش نبود. مطلب مطلب جالبی بود بود. هرچند در طولکتاب مرتب این جمله سوزان ارتز یادم میومد: میلیون ها نفر در آرزوی جاودانگی به سر میبرند درحالی که نمیدانند با بعد از ظهر بارانی یک روز تعطیل خود چه کنند.