کتاب|

عمومی|

زندگینامه و سفرنامه

درباره‌ی کتاب خاطرات یك كتابفروشانتشارات میلکان منتشر کرد:این کتاب در واقع خاطرات روزانه‎ی نویسنده طی یک سال است؛ خاطرات یک کتابفروش به زبان طنز نوشته شده و خواندن‌ آن برای هر کسی می‌تواند جالب باشد. شان بایتل در ویگتون، فروشگاه کتابی را اداره می‌کند که بزرگ‌ترین فروشگاه کتاب دست‌دوم اسکاتلند است. از نظر او، مشتریِ رؤیایی مجموعه‌داری است که دویست پوند کتاب‎شعر مصور می‌خرد؛ مشتری خوب کسی است که حتی اگر یک کتاب بخرد، سرِ قیمتش چک‌وچانه‎ای نمی‌زند. مشتری بد چیزی نمی‌خرد یا بدون این‌که خجالت بکشد، قیمت‌های کتابفروشی را با قیمت‎های آمازون مقایسه می‌کند، و مشتری‌هایی هم هستند که اصلاً مشتری نیستند، مثل آن‎هایی که منتظرند تا داروخانه‌ی سر خیابان نسخه‌‌شان را آماده کند. «یکی از سرگرم‌کننده‌ترین کتاب‌خاطراتی که خوانده‌ام.» ـ دوایت گارنر، نیویورک‌تایمز «در نگاه اول شاید سخنان طنزآمیز این راویِ نه‌چندان خوش‌خلق روایت نوعی زندگی باشد که همه‎ی شهرنشینان آرزویش را دارند، یعنی زندگی‌کردن بیرون از شهرهای بزرگ؛ اما زیر پوست طنز هوشمندانه‌اش، درست مثل بهترین‌ طنزهای دنیا، خشمی آرام می‌جوشد.» ـ لوسی شولتز، گاردین
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
1 سال پیش
کتابفروشی شغلی است که اگرچه انقراضش در ایران شروع شده است، اما در دنیا همچنان رونق دارد و به ویژه در حیطه کتاب‌های قدیمی و دست دوم مشتری خود را از دست نداده است. نویسنده در روزنوشت‌هایش علاوه بر روایت امور روزمره مغازه کتابفروشی که بیشتر دست دوم فروش است، از حضور در فروش آنلاینش می‌گوید و نقش خود را به عنوان فعال فرهنگی و هنری شهر هم بیان می‌کند. در سراسر کتاب هیچ نشانه‌ای از جنسیت نویسنده قابل مشاهده نیست و مخاطب می‌تواند او را مرد یا زن تصور کند!
1 ماه پیش
3بهخوان
گاها کمی حوصله سر بر میشه ولی نقاط بانمک و دوست داشتنی هم داره
1 سال پیش
4بهخوان
بالاخره تموم شد . با این که حجم بالایی داشت ولی داستان جذاب و نوشته گیرایی بود من از شخصیت نیکی خوشم اومد و لحن خود نویسنده ، خاطرات روزمره ی یک کتابفروش هست که اتفاقات پیرامونش رو شرح میده و هر ماه اولش یک متنی از جورج اورول میاره . و چهار ستاره میدم چون تعداد صفحاتش زیاد بود و وقت گیر.
10 ماه پیش
2بهخوان
این کتاب عمر یک آدم را به تصویر میکشد و این واقعیست آرام و کند میگذرد ولی یک دفعه به خودت میایی و میبینی همینقدر آرام و کوتاه تمام شد و همه اش به دست فراموشی سپرده میشود هرآنچه بابتش زیستی یا برایش چالش ها حل کردی یک روزی به پایان میرسد ختم کلام.