کتاب|

عمومی|

داستان|

ایران

درباره‌ی کتاب صبحانه در وانانتشارات کراسه منتشر کرد:داستان های کوتاه، وقتی از گوشه وکنار لپ تاپ و دفترها و سررسیدهای قدیمی جمع می شوند، وقتی آخرین بازنویسی را رد می کنند، وقتی کنار هم قرار می گیرند و مجموعه می شوند... وقت ورق زدن شان، برای نویسنده این حس را دارند که انگار خودش را ورق بزند، خودش را مرور کند. حكم تقویم و تاریخچه ی شخصی نویسنده را دارند. یادش می آید وقت نوشتن هر کدام کجا بوده، چه فکر می کرده، چه حالی داشته و حتی چه آرزویی... داستان «قمارباز» را دو سال قبل از «دامادی» نوشتم، همان سال «آنجا که در تصویر نیست» هم نوشته شد، آن موقع ها حال خرابی داشتم و نوشتن، نجات بود، هست هنوز هم! «مولتی پار» مال یک سال بعد از «آدمیت سگی» است، این یکی را امیدوارتر بودم وقتی که می نوشتم. «سنگ آغوش» قدیمی تر از همه است، وقت نوشتنش ده سال از الان خوش بین تر بودم. از زمان نوشتن «میان دیوارهای پوک» دنیا هشت سال تق و لق تر شده. مدتی پیش حرفش بود که نرم افزاری ساخته شده که می شود سوژه و ژانر و ساختار را به آن داد و داستان حاضر و آماده تحویل گرفت. شاید بشود، نمی دانم، اما اطمینان می دهم هیچ ماشینی در داستان هایش امتداد نمی یابد، زندگی نمی کند، نفس نمی کشد. مجموعه داستان «صبحانه در وان» سال ها «من» است، تقدیم نگاهتان.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
کتاب های دیگر سودابه فرضی پورمشاهده همه