کتاب|

عمومی|

سایر

درباره‌ی کتاب کیمیاگر حقیقت: نیکولاس فلامل 28 سپتامبر 1330 در پاریس به دنیا آمد. با گذشت نزدیک به هفتصد سال، هنوز هم از او با عنوان بزرگترین کیمیاگر تاریخ یاد مى شود. آنچنان که در تاریخ ثبت شده است نیکولاس در سال 1418 از دنیا رفت. اما... قبر او خالى است! افسانه: نیکولاس فلامل زنده است؛ چرا که راز زندگى جاودان را در کتابى که از آن محافظت مى کند، کشف کرده است. کتاب آبراهام دانشمند؛ کتابى با قدرت جادویى که در دستان نااهل مى تواند جهان را به کام نابودى بکشاند. نابودى جهان؛ همان نقشه اى که دکتر جان دى هنگام دزدیدن کتاب در سر داشت. نسل بشر خیلى دیر متوجه خواهد شد. اگر پیشگویى کتاب درست باشد، تنها سوفى و جاش نیومن قادر به نجات جهان هستند. و گاهى افسانه و حقیقت در هم مى آمیزند.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
1 سال پیش
1بهخوان
وقتی آدم می گه فلان کتاب فانتزیه، اون هایی که کتاب خون نیستن یه سری اتفاقات پشت سر هم میاد تو ذهنشون که آخرش آدم خوبا بدون این که آسیبی ببینن، پیروز می شن! اون ها احتمالا اگر کتاب هایی مثل این رو بخونن، باز هم همینطور فکر می کنن! داستان درباره یه خواهر برادر دو قلوئه (مد شده خواهر برادرای دو قلو کارای خفن بکنن؟!) که می فهمن قدرت های ماورایی دارن و می رن تو تیم نیکلاس فلامل اینا که زندگی جاودان دارن. کلللللل کتاب مربوط به دو روزه! توی این کتاب نیکلاس فلامل و زنش رو که کیمیاگر و شیمی دان بودن رو در حد یه جادوگر تنزل مقام دادن! دو تا جادوگر که زندگی شون به یه کتاب بنده!... دوستش نداشتم. بی منطق و لوس و مسخره بود.
0 سال پیش
5بهخوان
قطعا اگه تا به حال مجموعه هری پاتر رو دیده باشید یا کتاباش رو خونده باشید،اسم نیکولاس فلامل به گوشتون خورده؛نیکولاس فلامل معروف،سازنده سنگ جادو. و داستان هم حول محور همین شخصیت بنا شده و من از وقایعی که توی داستان در حال رخ دادن بود خیلی به وجد اومدم.میزان فانتزی بودن کتاب کاملا با اون حس ماجراجویانه که داستان القا می‌کرد تعادل داشت؛و به نظر من افسانه و داستان های قدیمی به خوبی با دنیای مدرن ترکیب شده بودن که نتیجه خوبی داشت و من رو مشتاق تر کرد که بخوام مجموعه رو ادامه بدم.
2 سال پیش
3بهخوان
اونقدری که انتظار داشتم خوب نبود. با اینکه کتاب موضوع فوق العاده جالبی داشت اما به نظرم نویسنده نتونسته بود به خوبی از پس نوشتن داستان بر بیاد. اتفاقات و حوادث کتاب به قدری سریع و پشت سر هم پیش می اومدن که اصلا فرصت نمیشد هضمشون کرد... به علاوه ی کم و کاست های زیادی که شخصیت پردازی کتاب داشت و اینکه یه جاهایی دیگه زیادی اغراق شده بود اما کتاب نقاط مثبتی هم داشت. اینکه نویسنده از شخصیت های اسطوره ای و باستانی استفاده کرده بود و به زیرکی حوادث تاریخی رو به اونا ربط داده بود از نظر من جالب انگیز و جسورانه بود ---- در کل کتاب بدی نبود اما خیلی بعید می دونم که بخوام پنج جلد باقی مونده رو بخونم