دربارهی کتاب قصههای امیرعلی (جلد 2)انتشارات نقش و نگار منتشر کرد:
من امیر علی نبویان هستم.متولد دوم فروردین هزار و سیصد و پنجاه و نه.فارغ التحصیل رشته مهندسی برق از دانشگاه صنعتی مازندران.این قصه ها،شکر خدا-«اتوبیوگرافی»نیستند و تمامش ساخته این ذهن مشوش ژولیده است!امیدوارم که دوستان،آنچه قلم نحیف و سواد خفیف بنده مرتکب شده را به بزرگواری ببخشند.
راستی این قصه ها ادامه دارد...
پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
قصه های امیر علی کتابی طنز با قلم منحصر به فرد امیرعلی نبویان.
جلد دوم واستفاده از کاراکتر های درخشانی همچون مهران و عمه خانوم سریالی بودن این کتاب را پشتیبانی کرده و مخاطب را برای هر قسمت تهییج میکند.
0 سال پیش
4.5بهخوان
بسم الله
جلد دوم را در مسیر برگشت از پیادهروی اربعین شنیدم. با تجربه جلد یک میدانستم که نسخه عالیِ نخوابیدن پشت فرمان همین کتاب است و به همه رانندگان عزیز نیز پیشنهاد میکنم.
درباره جلد یک گفته بودم: کتاب آنقدر جذاب بود که نه تنها پشت فرمان خوابم نبرد بلکه ترغیب شدم جلد دومش را هم که صوتی شده است در راه برگشت بشنوم. و حالا شنیدم و میگویم: حقیقتاً به اندازه جلد یک جذاب بود. امیدوارم جلدهای بعدی هم صوتی شود و در سفرهای بعد مورد استفادهام قرار بگیرد.
شوخیها جذاب است و لحن نویسنده رسمی، همین قضیه سبب شده است که کتاب جذابیت مضاعفی پیدا کند. نکته مهم دیگر این است که حد و مرز طنز رعایت شده و همین عاملی برای امتیاز بیشتر دادن به کتاب است.
حجم کتاب چه به صورت چاپی و چه صوتی کم است و جذابیت بالایش سبب میشود طی شدن زمان را حس نکنید. نمیدانم چرا اما نسبت به این کتاب واکنش منفی داشتم، شاید به دلیل منفی نگری بیدلیلم نسبت به نویسندهاش بوده است. اما مهم این است که الآن کتاب را به شدت پیشنهاد میکنم.
والسلام
2 ماه پیش
5بهخوان
نوشته های امیرعلی نبویان همیشه بی نظیرن. همیشه نوشته های ایشونو به صورت پراکنده از رادیو و صفحات اجتماعی شنیده بودم و این بار عزمم رو جزم کردم که کامل کتاب ها رو بخونم و تو دو روز دو تا کتابو خوندم. طنز کتاب اینقدر جذابه که هر داستان به راحتی تو ذهن میشینه میتونم این مجموعه رو بارها بخونم و بازم مثل دفعه ی اول بخندم و برام تازگی داشته باشه. ضمن اینکه نوشته های آقای نبویان با صدای خودشون تو مغزم پلی میشد و این کتابو برام جالب تر کرده بود.
3 ماه پیش
4بهخوان
و کتاب دوم که باعث شد از شدت خنده گریه کنم! تا ابد قصه آخر که راجع به مواجه یه آقای آلمانی با خانواده و فرهنگ ایرانیه غش غش میخندم=)
يه چیزی که تو جلد قبلی اذيتم میکرد پایان بندی غیر قابل قبول برای هر داستان بود که تو جلد دوم بهتر شد!