عنوان اصلی کتاب
Scarcity: Why Having Too Little Means So Much
هست که به سلیقه(مترجم یا ؟) فقر احمق میکند ترجمه شده!
کتاب تئوری هایی در مورد کمیابی(کمبود) و اقتصاد رفتاری مرتبط با آن ارائه می دهد ، اینکه کمیابی باعث افزایش کارایی ذهن میشود و در عین حال ذهن را تسخیر می کند و پهنای باند را کاهش می دهد، مثلا کمبود زمان منجر به استفاده بهینه از زمان می شود یا تمرکز روی یک مساله باعث میشود مسائل دیگر به حاشیه رفته و اهمیتشون در لحظه برای ما کمتر شود هرچند که حیاتی باشند و...
کتاب پر است از مثال ها و آزمایشاتی خلاقانه که برای ارزیابی تئوری ها انجام شده اند...
در کل کتاب جالبی هست اما مطالبش به شکل کسالت باری تکرار میشن🤓
📖 از متن کتاب:
کمیابی از ما متخصص می سازد،چمدان بندهایی متخصص. وقتی از جای خالی بی بهره باشیم، ارزش سانتیمتر به سانتیمتر فضای داخل چمدان را درک می کنیم.فقرا ارزش یک دلار را میدانند،افراد گرفتار ارزش یک ساعت را، آنهایی که رژیم دارند ارزش یک کالری را.
2 سال پیش
3بهخوان
این کتاب در مورد کمیابیست. کمیابی یعنی از هر منبعی به اندازهای که فکر میکنید باید داشته باشید، ندارید. این منبع میتواند پول، وقت، روابط اجتماعی و یا موارد دیگر باشد.
نویسندگان اول به تنها مزیت کمیابی اشاره میکنند -افزایش تمرکز- و بعد معایب کمیابی را تشریح میکنند که از جمله میتوان به تسخیر ذهن، کاهش پهنای باند (ظرفیت ذهنی)، تونلزنی (غفلت از سایر کارها) و ... اشاره کرد. سپس نشان میدهند که کمیابی چگونه باعث ایجاد حواسپرتی میشود، نحوهی تصمیمگیری را تغییر میدهد، آیکیو را کاهش میدهد و ... تعدادی راهکار نیز برای کاهش اثرات کمیابی ارائه میدهند از جمله اهمیت داشتن ضربالاجل، فضای خالی، یادآوری و خودکار کردن انجام بعضی کارها. در انتها نیز توصیههایی برای برنامههای فقرزدایی دولتها، برنامهریزی سازمانها و زندگی روزمره ارائه شده است.
من موقعی که کتاب را می خواندم، سه نوع کمیابی را تجربه میکردم: کمبود وقت و پول و انزوای اجتماعی و از این نظر مباحث کتاب برایم بسیار جالب بود، اما راهکارهایی که کتاب ارائه داده بود اصلاً موثر واقع نشد (به خاطر این موضوع یک ستاره کم کردم!). به جز این چیزی که توجهم را بسیار جلب کرد نحوهی طراحی و اجرای آزمایشها برای بررسی فرضیات مختلف بود. به نظرم دوستانی که به مباحث اجتماعی و اقتصادی علاقمند هستند میتوانند ایدههای زیادی از این آزمایشها بگیرند.
ترجمه در کل خوب بود، اما من ترجیح میدادم معادل انگلیسی عبارات مختلف نظیر تونلزنی، ژانگولربازی و موارد مشابه پانویس شود.
پی نوشت: اشتباه در انتخاب عنوان کتاب چقدر بد است... اگر عنوان کتاب کمیابی بود (یعنی معادل عنوان انگلیسی) خیلی راحت می توانستم به همه توصیه اش کنم، اما با این عنوان خیلی بد، چند نفری از دوستانم دچار سوء تفاهم شدند. به علاوه فقر فقط یکی از اشکال کمیابی است، و احمق شدن هم فقط یکی از اثراتش (یک ستاره هم به خاطر این موضوع کم کردم).
10 ماه پیش
5بهخوان
یکی از مهم ترین نکات گفته شده این است که نباید چنین تصور کرد که اگر منابع نامحدود از هرچیزی در اختیارداشته باشیم عملکرد بهتری داریم، بلکه برعکس در ازامایش های مختلف هرجا افراد با محدودیت روبه رو بودند، نتایج بهتری کسب کردند
از طرف دیگر وقتی ذهنمان درگیر یک بحران شخصی (از هرنوعی) بشود، دیگر نمیتوان آن کارایی یا به اصطلاح ظرفیت اصلی را از آن انتظار داشت و آزمایشهای جالبی در این حوزه ارائه شده که کتاب از آنها با عنوان تنگنای پهنای باند یاد کرده؛ و اینکه گاهی فکر میکنیم در حال صرفه جویی هستیم ولی دراصل هزینه بزرگتری را به خورمان تحمیل میکنیم واز آن غافل هستیم.
کتاب را دوست داشتم کاش میشد همه، هم مدیران و هم تک تک افراد میخواندند
4 ماه پیش
4بهخوان
یه کتاب جذاب و کاربردی در مورد تأثیر فقر (هر نوع کمبودی) بر ذهن. محتوای کتاب خیلی خوب بیان شده و خوشخوانه و از شواهد خوبی برای دفاع از ادعاهاش استفاده میکنه. تنها ایرادی که داره اینه که بهنظرم گاهی بیش از حد نیاز به برخی جزئیات میپردازه و مطالب تکراری هم تقریباً زیاد داره.