کتاب|

عمومی|

داستان|

ایران

پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
1 سال پیش
4بهخوان
این رمان رو سالها پیش در نوجوونی خونده بودم و جیزی ازش به یادم نمونده بود تا اینکه امسال دوباره خوندم. محمد علی خلیلی برخلاف بقیه رمان تاریخی نویسان ، هم داستان مینویسه و هم اطلاعات تاریخی خوبی رو با خواننده هاش به اشتراک میذاره. داستان درباره حمله کمبوجیه دوم شاه هخامنشی به کشور فراعنه یعنی مصره. کوروش مرده و مملکت وسیع و ثروتمند به همراه قوای نظامی بزرگی رو برای فرزندش به ارث گذاشته. حالا کمبوجیه میخواد دنباله فتوحات پدرش رو ادامه بده و به مصر حمله کنه. برای همین به دنبال یک بهانه از دختر فرعون خواستگاری میکنه. فرعون هم قبول میکنه اما به جای دختر خودش ، دختر فرعون قبلی رو به پارس می‌فرسته... قصه، قصه فتح مصر و عظمت ایران باستانه. داستان در سه مکان روایت میشه... عمده اتفاقات داستان در کشور مصر و شهر ممفیس میگذره و قسمت کمتر اون در بابل و شوش... یکی از نقاط ضعف اساسی داستان ، باز شدن گره های داستان روی اتفاقات خیلی خیلی ساده ست... شاید یکی دوبار رو بشه باور کرد ولی وقتی خیلی زیاد بشه دیگه نمیشه ازش لذت برد. اما برای خوندن یک داستان درباره کمبوجیه دوم که اکثرا وقتی درباره ش می‌نويسن میخوان داستان بردیا و گئومات مغ رو بنویسن ، خیلی لذت بخش و شیرینه. و اما نکته آخر... باز هم نشر دنیای کتاب یه کار عجیب کرده ... در نوشته ای که برای کتاب "شبهای بابل " نوشتم گفتم که تیتر کتاب رو اشتباه نوشتن... اینجا اما رمان بانوی نیل در ۲۷۲ صفحه تموم میشه ولی در ادامه همون رمان شبهای بابل نوشته علی جلالی رو به عنوان بخش دوم ، دوباره کامل چاپ کردن درحالیکه اصلا به داستان بخش اول ربط نداره و از لحاظ تاریخی هم ۵۰ سالی فاصله بینشون هست. این هم از اون کارهای عجیب نشر دنیای کتابه که باعث میشن یکی مثل من وقتی رمان شبهای بابل رو جدا خریدم... اینجا هم باهاش مواجه بشم و اینطوری دوتا ازش داشته باشم... در کل توصیه میکنم اگر این کتاب رو پیدا کردید حتما بخونید...