دربارهی کتاب مجسمه ی ذات همایونی: قصه های طنز از تهران قدیم 1- مجسمه ی ذات همایونی 2- مرکب شیطان 3- غول آتشخواراین کتاب جلد سوم از مجموعه «ماجراهای ماشین مشتی ممدلی» مشتمل بر سه داستان کوتاه با عنوان های «مجسمه ذات همایونی»، «مرکب شیطان» و «غول آتش خوار» است. در داستان «مجسمه ذات همایونی»، «مشتی ممدلی» سرش را از پنجره «اتول خان» بیرون می آورد و داد می زند چه خبرها «سیدسقا»، سیدسقا، مشک آب بر دوش خودش را نزدیک اتول خان می رساند، کاسه اش را از آب مشک پر می کند و به دست مشتی می دهد. مشتی ممدلی درواقع از حال مجسمه ذات همایونی از سیدسقا پرسیده بود. سیدسقا می گوید جناب اقدس دستور داده مجسمه اش را از توی قورخانه بردارند و یک فکری به حالش بکنند، ظاهرا او می خواهد مجسمه را توی میدان مشق علم کنند. مشتی که دوست ندارد از قافله اخبار بی خبر باشد پایش را روی گاز می گذارد و... .پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه