دربارهی کتاب واروژانانتشارات نگاه منتشر کرد:فکر این کتاب نمیتوانست همراه من نباشد. گذشته از علاقه و تعلقِ خاطر همیشگی و قدیمی به ترانه و ذاتِ پُر وقار آهنگهای واروژان، از زمان جدی شدنِ کار تحقیق و ثبت تاریخ ترانه در من، این علاقهی شخصی به امری واجب و زمینمانده بدل شد. دانستهها از او کم بود و در حد کلیاتی از مهربانی چهره و دانستگی علم، مَخلَص میشد که این نه آغاز بود و نه حق. همچنان که چند ویژهنامه و یادداشت پراکنده هم بیشتر به کلیاتی از این دست محدود شده بود.در میانهی گفتوگوهایم با ناصر چشمآذر و دیگر هنرمندان برای کتاب «باران عشق» فکر این کتاب در من راه گرفت. آنها مدام از نقش واروژان و حق استادیاش بر خود میگفتند. ناصر چشمآذر عاشقانه و خالصانه او را استاد خطاب میکرد و محمد سریر که بهصراحت از وظیفهام در اینباره گفت.پس بلافاصله بعد از انتشار آنیکی، کار اینیکی را آغاز کردم:گفتوگو با نزدیکترین یاران و همراهان واروژان آغاز شد. اسفندیار منفردزاده بزرگی و رفاقت کرد تا بابک افشار و شهیار قنبری مرا اول راه بنشاندند. از صحبتهای آنان روند کتاب دقیقتر شد. هر گفتوگو آدرس نفر بعدی را مشخص میکرد. برخی از این صاحبنامها که در این سالها به گوشهای خزیده بودند و دل به گفتن و از خود گفتن نداشتند، با نام واروژان به احترام از جای برخاستند و لطف کردند و گفتند آنچه را که پرسیدم. اطلاعات اولیه، رفتهرفته گستردهتر شد. حلقهها تا زنجیرواره شدن، کنار هم قرار گرفتند که در انتها میشد عنوان «شرح و مرور» بر آن گذاشت. در این گذار و در گذر از روایتِ هنرمندانِ موجه این عرصه، که خود قسمتی از تاریخ ترانهاند، بسیاری از روایتها با دیگر منابع هم وارسی مجدد شدند؛ اگر در میانهی گفتوگویی سخنی از نفر سومی به میان آمد، تا حد امکان نظرات او هم گرفته شد؛ و همهی اینها برای این بود که از ثبت روایتهای نامعتبرِ سهمخواهانه که این روزها به سرِ تاریخنگاری «ترانه» آوار شده، پرهیز شود.با گفته هایی از:بابک افشار،شهریار قنبری،اسفندیار منفرد زاده،کامران شیردل،بابک بیات،منوچهر چشم آذر،ناصر چشم آذر،حسن شماعی زاده،فرید زلاند،وارطان آوانسیان،منوچهر سخایی و….فهرست مطالبمقدمه 11«شنبه روز بدی بود …» 20از کودکی تا آغاز جوانی«اونورِ روزای تاریک، پشتِ نیمشبای روشن» 30آغاز راه: همکاری با ویگن«قصهی همیشه تکرار، هجرت و هجرت و هجرت» 38مسجد سلیمان، آمریکا و اهواز«برای باور بودن، جایی شاید باشه، شاید…» 46بازگشت به تهران، رادیو و ارکستر «هنر برای مردم»«در نگاهت میدرخشد آن قرار و عهد و پیمان …» 54تلویزیون و جنگ تلویزیونیِ «زنگولهها»«با این ترانه برگردیم…» 60«استودیو طنین»«تو رگ بودنِ ما، شعر سرخ رفتنه» 70«فصل نوین ترانه»: پیش به سوی ترانههای نو«قصهی من، قصهی بیپهلوون!» 82همکاری در ساختِ موسیقی متن فیلم «حسن کچل»«خرمنِ رخوتِ من، شعله میخواد» 88تجربههای اولیه برای آهنگسازی برای ترانه«پُر شد این قصهی ما، توی دریاهای دور» 96آغازی نو: « قصهی دو ماهی»«یه فصل پاک، یه فصل امن و بیوحشت» 118آغاز کار در زمینهی «موسیقی فیلم»«آواز صریح قندیل و نور و برف» 126بابک بیات: از آغاز تا خود شدن«دستای تو خورشیدُ نشون میدن…» 136حسن شماعیزاده: «دستای تو»، «دو پنجره» و…«… هرچی میکارم، مالِ تو» 152حرفه: «تنظیمکننده»«با چراغ و گل، غریبه…» 158موسیقی متن « صبح روز چهارم»، جایزهی «سپاس» و ازدواج« هر چی که دارم، مال من…» 166شهیار قنبری و «بوی خوب گندم»: سرفصلی تازه برای واروژان«تو خورشیدُ به دست من سپردی» 186همکاری با ایرج جنتیعطایی و ترانههایی برای سینما«شهر من شهر دعا، همه گنبداش طلا» 196تجربهای تازه: موسیقی متن سریال «سلطان صاحبقران»«وقت خوبی که میشد غزلی تازه بگی…» 204سال 1354: سال پرکاری«سایهبونی از ترانه، برای خوابِ ابریشم» 214سهگانهی «سییرا فیلم»: «ذبیح»، «کندو» و «ماهعسل»« مثل معراج سپیده» 234«شام آخر»، « آوازهای محلی» و موسیقی ایرانی«برای عشق، یه فصل تازه میسازم» 244همچنان سینما و ترانه برای فیلم«برفراز آسمان ها» 254موسیقی «بر فراز آسمانها»…«ساعت عزیمت تو، میشه انتها نباشه…» 264یادوارهها، برداشتها و یادنوشتهها«یک نفس عطرِ تو بس!» 282چند خاطره از واروژان«ترانهخانه رُو با زهیهات دریاب!» 291یادداشتها و نُتنوشتههای واروژانجدول آثار 315«چه زیبا بود، چه زیبا بود!» 331گالری تصاویرپیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه