ابوتراب خسروی را با اسفار کاتبانش شناختم و آنچنان شیرینی خواندنش در خاطرم مانده که بعید میدانم فراموشش کنم. ملکان عذاب را هم به همین شوق در دست گرفتم اما ملکان عذاب کیلومترها از اسفار کاتبان عقب است. با این وجود همین ملکان عذاب نثری است از زبان فارسی که در این ایام کمتر میشود با آن رو به رو شد و این میتواند نقایص داستان را کمرنگ کند. ارتباط دادن سه نسل از یک خانواده قطعا کار آسانی نیست و همین ممکن است موجب پرگوییهایی شود که ریتم داستان را کند و بعضی مسائل بلاتکلیف رها شوند برای مثال سرنوشت نامعلوم مادر ذکریا و شیرینی عشق ذکریا و خجسته که بستر بیشتر پرداخته شدن را داشت و به راحتی رها شد کمی دمغم کرد. در حیطهی اعتقادات صوفیگری هم به نظر قابل قبول بود و نفی اعتقادات تناسخگونهشان را به خوبی توصیف کرد. با همهی این نکات ابوتراب خسروی جزو معدود قلمهای ایرانی است که آدم را جذب خود میکند.
1 سال پیش
5بهخوان
ملکان عذاب
1 سال پیش
4بهخوان
اهمیت زبان و لحن در آثار ادبی از جمله مواردی است که مخاطب را جهت استمرار به خوانش ترغیب مینماید.
حال از این جهت است که در جمع نویسندگان ایران اشخاصی هستند که از این مزیت استفاده میکنند.
«ابوتراب خسروی» از جمله نویسندگانی ست که با زبان و لحن خاص خود در رمانها و سایر نوشتههایش، مخاطب را تحت تاثیر قرار میدهد.
«ملکان عذاب» که بنابر اهمیت ساختاری و نوع روایتش جایزه «جلال آل احمد» را از آن نویسنده این اثر کرده، نکات قابل توجهای را به مخاطب خود ارائه میکند. لزوم بهره گرفتن از ساختار روایت و موازی بودن ماجراها توسط سه راوی که هر یک عضوی از خانوادهای بزرگ هستند شرایطی را پیش میآورد تا مخاطب بتواند در سه برهه زمانی با شخصیتها همراه شده و البته به زمانهای گوناگون سفر کند.
حال لزوم این طراحی توسط نویسنده، ذائقهای منحصربفرد است که فارغ از لحن و ساختار، تاریخ معاصر را تا اندازهای به سایر موارد نوشتهاش سنجاق میکند که جذابیت روایتها هر کدام به تنهایی و حتی در کلیتی مشخص بتواند اثرگذاری مناسبی را رقم بزند.
«ابوتراب خسروی» با راوی قرار دادن شخصیتها کوشیده است تا ساختار اثر از انسجام قابل دفاعی بهره گرفته تا از این طریق بتواند از زوایای مختلف هر شخصیت را در مقابل اتفاقهای این اثر بررسی و تشریح کند. لذا از اهمیت این انتخاب و کارکرد نسبت به باورپذیری اثر، باید به فهم کردن مخاطب نیز اشاره داشت.
شاید بتوان گفت: نویسنده «ملکان عذاب» از جمله کسانی در ادبیات ایران است که با سبک و سیاق مختص به خود توانسته مخاطبان خود را گاهی شعف زده و در اکثر اوقات غافلگیر کند.
بنابراین باتوجه به نکات اشاره شده درباره این رمان، پیشنهاد میشود که «ملکان عذاب» را در سبد مطالعه خود قرار بد نیستهید تا با خوانش آن از هزارتویی متفاوت لذت برده باشید.
#ابوتراب_خسروی #ادبیات_ایران
1 سال پیش
5بهخوان
اگر ازم بخواهند یک نویسنده ایرانی مثال بزنم که به زبان فارسی اشراف زیادی دارد، به جرات میتوانم ابوتراب خسروی را نام ببرم.
او را میشد بیشتر و زودتر از اینها شناخت.
اما ملالی نیست، چون بطور عمده، اعجوبههای فرهنگ و هنر ایرانی همیشه دیر شناخته میشوند، هریک به دلیلی؛ تا بوده همین بوده!
رمان ملکان عذاب، همچون دیگر آثار ابوتراب خسروی، قدرت عجیبی در زبان دارد. اساساً به گونهای سخن میگوید که هر مخاطبی حرف را نه تنها بفهمد، بلکه بیان درست آن را بیاموزد.
محتوای ملکان عذاب، در نکوهش آیین تصوف در ایرانِ سالهای گذشته است. که قضاوتی در رابطه باهاش ندارم.
این را میتوانم بگویم که داستانش سلیقهی من نبوده، اما حق ندارم روایتش را ضعیف و یا ناقص و یا دیگر چیزهای از این دست بیانگارم.
شاید اگر ابوتراب خسروی، پا به پای منطق هنری خود در خلق شخصیتها، به احساسات درونی آنها رنگ و بو میبخشید، الان همهی کتاببازها و کتابخوانها عاشقش بودند.
هرچند، من بخاطر اینکه یک هنرمند واقعیست، تا ابد طرفدارش خواهم بود.
حالا بگویید ببینم... ملکان عذاب خواندهها کجای مجلس نشستهاند؟