دربارهی کتاب بار باران«گوهرشاد» فرزند «امیر غیاث الدین ترخالی» بود و چنگیزخان او را «ترخان» یا «آغاجی» یا «اغنجی» نام کرده بود. امیرغیاث الدین هر غنیمتی را که دوست داشت از درگاه چنگیزخان به دست آورده بود. او گوهرشاد را به عنوان هدیه ای به پسر سلطان تیمور گورگانی «شاهرخ» بخشیده بود. آن دو عاشقانه در کنار هم زندگی می کردند. گوهرشاد به خدا، رسولان، مردم، آباد کردن دنیا و به یادگار گذاشتن نام نیک در زندگی اعتقاد داشت. او مسجد و مدرسة گوهرشاد هرات را با معماری استاد «قوام الدین شیرازی» ساخت و با «یستغر میرزا»، پسر گوهرشادآغا، با خطی خوش ایوان مقصوره را مزین کرد و نام خود را در تاریخ جاودانه ساخت. نگارنده در کتاب حاضر به شکل داستانی زندگی گوهرشادآغا را به تصویر کشیده است.پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
اولین باری بود که از آقای سعید تشکری ، کتابی میخواندم.
آخ که چقدر به دلم نشست.
چقدر حظ بردم و کیف کردم.
چقدر با گوهرشاد به گنبد خیره شدم و از زبانش با آقا حرف زدم.
واقعا و واقعا دم آقای تشکری گرم.
1 ماه پیش
4بهخوان
پای صحبت یک استاد ادبیات نشستم، که دربارهی سه نوع عشق در داستان خسرو و شیرین حرف میزد. این سه، در رابطهی بین سه تن از شخصیتهای داستان با شیرین بهظهور رسیدهاست؛ عشق جهانساز خسرو، عشق جهانسوز فرهاد و عشق ممنوعهی شیرویه. شیرین که نماد خرد است، دل به اوّلی میدهد؛ و آبادی جهان را بهعنوان مهریهاش از خسرو میخواهد. خسرو هم در همین مسیر میکوشد.
تاجمحل در هندوستان، یکی از آثار عشق جهانساز است. ازقضا شاه جهان آن را با عشق به ملکه ممتازمحل ساخت.
شاه جهان یکی از پادشاهان سلسلهای بود بهنام گورکانیان. نسبشان به امیر تیمور میرسید.
چنین عشقی در سلسلهی دیگری از فرزندان امیر تیمور هم بهظهور رسیده. این سلسلهی دیگر بهجای هندوستان بر خراسان حکومت میکردند. داستان بار باران حکایت همین عشق جهانساز است، که بهشکل و صورتی عمیقتر از آنچه میان شاهجهان و ممتازمحل بود، گوشهای از هستی را آباد میکند.