دربارهی کتاب طعم سیب زردسینا خردسال بود که پدر، او و مادرش را رها کرد و رفت. بعد از رفتن پدر، سینا دچار اضطراب، وسواس و شب ادراری می شود. حالا سینا بزرگ شده اما مشکلاتش همچنان ادامه دارد. سینا خودش و مشکلاتش را به جز مادرش از همه پنهان می کند. مشاوره و روان درمانی اش را پنهان می کند. دوستی با نثار، پسر سرایدار افغان را پنهان می کند... ترس از رهاشدگی دوباره زندگی اش را سراسر دروغ کرده است. سینا باید برای خودش کاری بکند....پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
خیلی برام جالب بود که درست وقتی که تابعیت گرفتن اتباع دورگه ی افغانستانی توی ایران تصویب شده (چه قدر جمله م خرابه!) یک کتاب خوندم که درباره ی اتباع افغانستانی هم بود!
سینا (قهرمان داستان) پسریه با مشکلات فراوون که هر کدومش رو باید از چشم یک عده پنهان کنه. پدرش رهاشون کرده و رفته، اضطراب و شب ادراری داره و حالا با هم کلاسی افغانستانی شون دوست شده و می ترسه این رو به بقیه بگه...
+ همیشه دوست داشتم یه داستان بنویسم که اون فرد تاثیر گذار و گره گشای داستان، افغانستانی باشه! این رو به افغانستانی های کشورمون بدهکارم!
6 ماه پیش
0.5بهخوان
طعم سیب زرد
کتابی که احتمالا برای نوجوان نوشته شده است اما چندان مناسب نیست!
داستان در مورد پسری نوجوان به نام سیناست که در کودکی پدرش آنها را رها کرده. سینا درگیر اضطراب، وسواس، کابوس و شب اداریست و با طرحواره رهاشدگی دست و پنجه نرم میکند. مادر سینا زنی مهربان است که به افغانها کمک میکند. نثار همکلاسی افغان اوست و از وقتی میفهمد نثار ایران به دنیا آمده و هیچ وقت افغانستان را ندیده توجهش به او جلب میشود. سینا در حالی که دوست دارد به نثار نزدیک شود از واکنش باقی دوستان و همکلاسیهایش میترسد. طعم سیب زرد داستانیست از کشمکش های درونی سینا و تلاشش برای رهایی از ترس و اضطراب و پنهان کاری.
کلید واژه ها: اضطراب، شب ادراری، جدایی والدین، کابوس، مهاجرت، کودکان افغان، طرحواره رهاشدگی، وسواس، عدم اعتماد به نفس و عزت نفس
***
شروع داستان، پاراگراف اول و همان صفحهی اول بسیار قدرتمند بود و قلاب خودش را در ذهن مخاطب ایجاد میکند. اما متاسفانه این تعلیق ادامه پیدا نمیکند. سوژهی خوبی داشت اما با پرداخت بسیار بد این سوژه حرام شده. تلاش نویسنده برای تحت تاثیر قرار دادن مخاطب در همهجای متن قابل مشاهده است و این نقطه ضعف بزرگیست. پیام داستان بسیار مستقیم ارائه میشود و کتاب را شعاری میکند. نثر کتاب، شخصیت پردازی، فضاسازی و توصیف بسیار ضعیف است. متن بیشتر شبیه گزارش است در حالی که میتوانست با توصیف و فضاسازی و ایجاد تنشهای واقعی داستان را خواندنی تر کند. دیالوگها به شدت ضعیف و مصنوعی. بعضی بخشها دور از واقعیت بود و فقط نویسنده سعی داشت ارزشهایی را القا کند.
کتابی بسیار ضعیف، شعارزده و نخواندنی...
1 سال پیش
2بهخوان
روایت نوجوانی که با وجود مشکلاتی که دارد بلاخره بر مشکلش غلبه میکند و...
سوژه سوژه خوبی بود ولی خوب پرداخته نشده بود
متن گزارشی توصیفات بسیار کم
به طوری که انگار در فضای بسته ای روایت شده در هیچ کجای داستان نویسنده تصویری به مخاطب نمیدهد.
4 ماه پیش
4.5بهخوان
«طعم سیب زرد» یک رمان نوجوان در ژانر درام و داستان واقعگرا است. داستان نوجوانی که به خاطر ترک شدن از سمت پدر با مشکلات روحی و روانی دست و پنجه نرم میکند. اعتماد سینا نسبت به آدمها از بین رفته است. سینا همیشه بهترین است. همیشه باید پسر خوب باقی بماند و کسی نباید ضعفها و کاستیهای او را ببیند وگرنه دوباره ترک میشود. سینا حتی خود واقعیش را از بهترین دوستش ماهان پنهان میکند. میترسد ماهان هم او را طرد کند؛ اما تعادل زندگی سینا قرار نیست همیشگی باشد و دیدار با نثار طوفانی در زندگی سینا ایجاد میکند که این تعادل را در هم میشکند.
بخش پایانی کتاب جایی بود که اشکهایم سرازیر شد. ازهمپاشیدگی یک انسان به نظرم به خوبی تصویر شده بود. لحظهای که سینا میخواست از تمام خاطرات، زندگی و آدمهای گذشتهاش بگذرد و دیگر به آنها برنگردد را کامل درک کردم. در این مرحله آدمها دو راه بیشتر ندارند یا همه چیز را دور میریزند و یا به زندگی گذشته برمیگردند. کدام راه درستتر است؟ نمیتوان گفت؛ اما برای انتخاب راه بازگشت، به دستی از آدمهای گذشته نیاز است تا آدمی را بازگرداند.
هنگام خواندن این کتاب یادم نیست به چه چیزهایی فکر کردم و یا درگیر چه مسائلی بودم، اما این را میدانم که طعم سیب زرد التیامی بود بر زخم روحم و این خودِ خودِ جادوی کتاب است.